بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14214
متن پرسش
با سلام: چند تا سوال از خدمتتون داشتم. در تعریف من اینکه علم به علم است و علم اولی علم مطلق و دومی علم مقید است و من خودم را بی واسطه می یایم مثل روشنی نور و در مرتبه ای از من تضادها نیست و آن حضوری که حضورها را حصول کند مرجع ضمیر من چیست؟ لطفا کمی توضیح دهید. فرق اعیان ثابته و علم خدا و عقل اول چیست؟ آیا جوهر در عقل است لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند جواب سؤال اول جنابعالی را بدهد زیرا در آن‌جا روشن می‌شود که موضوع را باید با علم حضوری دنبال کرد، نه علم حصولی که مجبور باشیم به مرجع ضمیر نظر کنیم 2- در مورد اعیان ثابته و علم خدا و عقل اول لازم است که کتاب‌های مربوط به این موضوعات را مطالعه نمایید. از سؤال‌تان این‌طور برمی‌آید که از موضوعات مطروحه، خالی‌الذهن هستید در ضمن می توانید به جواب شماره 13488 رجوع فرمائید. موفق باشید

14205
متن پرسش
سلام استاد: اخیراً دو تن از شهدای گمنام رو دانشگاه ما دفن کردند. زمزمه‌های از برخی دانشجویان به گوش می رسد که مگر دانشگاه قبرستان است که شهدا خاک شوند و ... لطف بفرمایید جایگاه شهدا در دانشگاه‌ها را تبیین کنید. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهداء نمادِ فرهنگ مقاومت در مقابل استکبار جهانی در تاریخی است که با حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شروع شد و حضور آن‌ها در مراکز علمی به آن مراکز جهت و قوت و شور می‌دهد. مثل حضور حرم مطهر حضرت معصومه«سلام‌اللّه‌علیها» در قم که موجب رونق علمی آن شهر شده. مگر کربلا که محل دفن آن شهدای بزرگوار است، قبرستان است؟! یا راهی که بشریت باید از آن طریق زندگیِ خود را به‌دست آورد؟ موفق باشید

14203
متن پرسش
سلام علیکم: خوبید استاد؟ 1. پیش نیاز کتاب عرفان نظری از استاد یزدان پناه چیست؟ 2. بنده از آقای صمدی و یزدان پناه خیلی خوشم میاد، ولی کسانی میان و منو به شک میندازن. همش به من میگن آقای صمدی مرتد شده. آقای صمدی رو علامه هم قبول نداره و... من که طلبه نیستم بدونم چه خبره تو حوزه... واقعا آقای صمدی مرتد شده؟ آخه من خیلی دوست دارم مباحثشون رو دنبال کنم. کمکم کنید از این ابهامات و سوالات در بیام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث ده نکته و برهان صدیقین و معاد به‌عنوان پیش‌نیاز کمک می‌کند 2- همین‌طور که قبلاً عرض شد کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند هیچ فهمی از عرفان ندارند، زیرا هر علمی زبان خاص خود را دارد. موفق باشید

14207
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: هشدار مقام معظم رهبری نسبت به بحث نفوذ، در سخنرانی های اخیرشان کاملا مشهود بوده است. لذا دغدغه ما بر این است که با طرح و بررسی این موضوع (نفوذ) قدمی در راه گفتمان سازی این مهم برداریم. سولات زیر محورهایی است که به ذهن حقیر رسیده. اگه بررسی پاسخ بفرمایید. ممنون می شم دلیل مطرح شدن موضوع خطرناک نفوذ از طرف مقام معظم رهبری در این برهه چه بوده است؟ چرا دشمنان به دنبال نفوذ به کشور هستند؟ فرهنگ نفوذی یا نفوذ فرهنگی؛ نظر شما در ارتباط این عبارت چیست؟ چگونه می توان جامعه را نسبت به نفوذ فرهنگی واکسینه کرد؟ خواص و افراد تاثیر گذار چه نقش و اهمیتی در زمینه نفوذ می توانند داشته باشند؟ در تاریخ چه مصداق هایی از نفوذ در جوامع اسلامی می توان یافت؟ در صدر اسلام، آیا افرادی به عنوان افراد نفوذ پذیر حضور داشتند؟ این افراد نفوذ پذیر چه ویژگی ها و شاخص هایی داشتند؟ کمی درباره مصداق های امروزی اینگونه افراد توضیح دهید؟ مردم نسبت به نفوذ چه وظیفه و خواص و مسئولین چه وظیفه ای دارند؟ آیا می توان بحث نفوذ را به عنوان آخرین حربه و دسیسه نظام استکباری و مستکبران معرفی کرد؟ نفوذ در دستگاه های تصمیم گیر و تصمیم ساز به فرموده مقام معظم رهبری، چه قدر حائز اهمیت است؟ نقش دولت، دستگاه قضایی و قوه مقننه در موضوع نفوذ چگونه می تواند باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  با توجه به این‌که غرب به‌خصوص آمریکا نگران حضور انقلاب اسلامی به‌عنوان روشی بیرون از فرهنگ غربی است، سعی دارد به بهانه‌ی رعایت برجام، فرهنگ خود را اصالت دهد و دقت مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بر همین مبنا است و راه مقابله با این نفوذ، درک درست جایگاه انقلاب اسلامی است به‌عنوان تمدنی بیرون از اهدافی که فرهنگ غربی برای بشر تنظیم کرده است و خواص باید مبانی انسان‌شناسیِ اسلامی را در مقابل نگاه اومانیستی غرب تبیین کنند وگرنه همان بلایی که اُمویان غرب‌زده با نفوذشان در صدر اسلام در جامعه‌ی اسلامی ایجاد کردند و عملاً روح جامعه‌ی اسلامی به سستی گرایید؛ پیش خواهد آمد. مردم باید با خودآگاهی کامل متوجه جایگاه انقلاب اسلامی بشوند و در راستای چنین جایگاهی عزم عبور از فرهنگ غربی را که بیش از 200 سال است در این کشور نفوذ داشته، در خود ایجاد کنند و در این شرایط است که می‌توانند از انواع معضلاتی که جامعه‌ی غرب‌زده بدان گرفتار است، رهایی یابند و تذکرات مقام معظم رهبری به‌عنوان عالِمی آگاه به زمانه می‌تواند در عبور از فرهنگ غربی بسیار راه‌گشا باشد. موفق باشید  

14197
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض تبریک حلول ماه ربیع و میلاد پیامبر (ص): استاد، مدتی است تعدادی از جوانان فامیل که قبلا اهل نماز و زیارت و... بودند. دچار شبهات بسیار خطرناکی شده اند. به طوری که حتی در آیات قرآن شبهه وارد کرده و حقیقت اهل بیت (ع)، زیارت و توسل به ایشان را قبول ندارند. به هر شکلی با ایشان صحبت می کنم و با استناد به آیات و روایات برایشان دلیل می آورم قبول نمی کنند. خواستم از محضر حضرتعالی خواهش کنم که بنده را در خصوص چگونگی اثبات حقیقت اهل بیت (ع) به آنها راهنمایی فرمایید. ضمن اینکه می گویند خدا فرموده که بدون تحقیق چیزی را قبول نکنید و به این بهانه همه چیز را زیر سئوال می برند. سپاسگزارم و ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید آن‌ها را با معارفی آشنا کرد که عقل و قلب‌شان نسبت به باورهای دینی قانع شود. روش معرفت نفسی علامه‌ طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» بسیار جوابگوست و سیر مطالعاتی سایت بر آن مبنا تنظیم شده است. موفق باشید

14190
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: متن ذیل از دکتر سروش درباره امام زمان علیه السلام است خوشحال می شوم نظر گرامیتان را در مورد این سخنان بدانم التماس دعا بخشى از متن سخنرانى اقبال و مهدويت: " اگر کسی به چنین چیزی (امام زمان) رسید که واقعیت دارد، ایمان می آورد اگر نرسید که سکوت می کند، اظهار نظر نمی کند و آن هم مقبول خداوند است. قصه امام زمان یک قصه اعتقادی است، وقتی می گویم اعتقادی یعنی ما به لحاظ تاریخی قدرت اثبات آن را نداریم. آن طوری که موجودیت یک کسی، مثل پیامبر اسلام به لحاظ تاریخی محرز است؛ یعنی مسلمان و نامسلمان وقتی به شواهد تاریخی مراجعه می کند، درمی یابد که چنین کسی آمده و چنان آثاری از خود به جای گذاشته و از دنیا رفته است هیچ کسی شکی ندارد. به لحاظ تاریخی مسلمان باشد یا نباشد، شیعه باشد یا نباشد. در مورد امام اول هم همین طور است در مورد امام ششم شیعیان، امام جعفر صادق هم همین طور است. اما به امام دوازدهم که شما می رسید، تاریخ بسیار تاریک است. یعنی جز اینکه شما از پیش به چنین چیزی اعتقاد داشته باشید، نمی توانید با شواهد تاریخی اثبات کنید که چنین کسی به دنیا آمده، چنین کسی چند سال زیسته، چنین کسی غائب شده، ما چنین شواهد تاریخی نداریم. برای اینکه خود شیعیان معتقدند: اولا حاملگی او در خفا بوده یعنی مادر او که حامله بوده شکم او نشان نمی داد که حامله است، خداوند می خواست که او را مخفی نگه دارد وقتی هم که به دنیا آمده 5 سال از دید مردم مخفی بوده بعد هم که همیشه غائب شده است. خب چنین کسی را شما نمی توانید به لحاظ تاریخی شواهدی نشان بدهید که به شما بگوید که او اصلا در این دنیا بوده یا نبوده اما روایات شیعه الا ماشاالله می گوید که چنین کسی آمده، به دنیا آمده تولد او مخفیانه صورت گرفته، حضور او مخفیانه بوده بعد هم که غیبت کرده است الان برای بیش از 1200 سال. اگر کسی به آن روایات شیعه اعتقادی دارد، آنها را راست می پندارد می تواند قبول کند و اعتقاد پیدا کند؛ اگر که نمی تواند قانع بشود به صدق آنها، به صداقت آنها باز هم خداوند گریبان او را نخواهد گرفت؛ برای اینکه خداوند آدمیان را به میزان عقلی که به آنها داده مورد محاکمه و مواخذه قرار می دهد. اگر که آدمی نتوانست چیزی را با شواهد کافی باور کند، آنگاه درباره او سکوت خواهد کرد و چنان که گفتم این سکوت و این ناباوری ذره ای به مسلمانی، به اسلامیت و به ایمان آدمی لطمه ای وارد نخواهد کرد. اما نکته دومی که در این باب من باید خدمت شما عرض بکنم، حقیقت این است که امام زمان و مسئلۀ او ظهور بعدی او هرچه می خواهد باشد و هر کس هر اعتقادی در مورد آنها می ورزد، متاسفانه در میان شیعیان با حواشی بسیار مخربی همراه شده است؛ دست کم از اینها باید پرهیز کرد، دست کم اگر هم بناست اعتقادی به امام زمان ورزیده شود باید بسیار پیراسته و پالوده بشود. از همان وقتی که این فکر، قبل از اینکه امام زمان بیاید، قبل از اینکه نوبت امام دوازدهم برسد، از قرن اول، از وقتی که مختار ظهور کرد و در دوران ائمه دیگر، از وقتی که این فکر ظاهر شد، همیشه یک فکر «local» بود؛ یک فکر محلی، یک فکر فرقه ای. متاسفانه در میان شیعیان، هیچ وقت امام زمان یک شخصیت جهانی تلقی نشد؛ مال شیعیان، برای شیعیان، نجات دهنده شیعیان، حل کننده مسائل داخلی شیعیان، و برآورنده حسرت های شیعیان. یک اقلیتی در عالم اسلام وجود داشت و دارد به نام اقلیت شیعه، که ما ایرانیان هم واقعا جزو آنها هستیم. از اول هم این یک اقلیت بوده، همچنان هم یک اقلیت است. اقلیت بودن، سایکولوژی و سوسیولوژی خود را دارد؛ یعنی یک خصوصیاتی در اقلیت ها پیدا می شود که در اکثریت ها پیدا نمی شود. شیعیان این خصوصیات را به تمامی با خود حمل می کنند. حتی همین امروز هم که این شیعه به قدرت رسیده، در ایران حکومت رسمی شیعی برپا کرده، در دوران صفویه، ولی این اقلیت بودن همیشه با آنها بود، برای اینکه سود دارد، برای اینکه فوائدی دارد. یکی از خصوصیات اقلیت ها - که در شیعه هم خیلی بروز کرد - همین مظلومیت است و مظلوم نمایی؛ که ما مظلوم بودیم، حق ما را خوردند، نگذاشتند که ما ابراز وجود بکنیم، نگذاشتند ما حرف خود را بزنیم، ما را خفه کردند، دهان ما را بستند، راه ها را برای ما بستند. خب در تشیع این قصه، در وارث ترین تجلی، در قصه امام حسین است؛ که به هر حال شیعیان از آن واقعه، که واقعۀ تراژیک و یک فاجعۀ هولناکی بود، بهترین استفاده را کردند برای اینکه بگویند طرف مقابل چه جوری به ما، چه ظلمی به ما کرد و ما چگونه مظلوم واقع شدیم. داستانی را سرودند، که این داستان تا به امروز ادامه دارد که بازگوکننده مظلومیت یک قوم اقلیتی است که در چنگال یک اکثریتی گرفتار آمده، برای اینکه از انحلال این هویت در هویت بزرگتر پیشگیری بکنند دائماً به خود می قبولاندند که ما غیر از آنها هستیم، ما متفاوت هستیم، ما توسط آنها مظلوم واقع شدیم، ما تاریخ جداگانه ای داریم، ما به فکر خود باید باشیم. این مظلومیت یک اندیشه دیگری را هم که متناسب با آن بود، پدید آورد؛ اندیشه یک منجی. ما که مظلوم بودیم، ما که نتوانستیم که داد خودمان را بستانیم، و حق خود را بگیریم. کسی می آید،ک سی خواهد آمد، کسی باید آید که داد ما را بستاند. مفهوم امام زمان حتی قبل از قصۀ امام دوازدهم، یک قرن قبل از او، شما اگر ببینید در زیارت هایی که شیعه درست کرد و بر سر قبر امامان و امام حسین می خوانده، همه جا این مفهوم تکرار می شود: «که منتظر یک امامی هستیم که در رکاب او بجنگیم و حق خود را از ظالمان بگیریم.» در زیارت عاشورا، در زیارت وارث، من بحثی که درباب عاشورا می کردم، این را مفصلا گفتم این مفاهیم هست و این ادامه پیدا کرد. شما ببینید، مفهوم امام زمان که قائدتا وقتی که از او سخن گفته می شود، برای بسط عدالت در جهان است - اگر چنین چیزی باشد - به دست تعدادی از شیعیان که افتاده، به قدری فرقه ای شده است که اصلا ملال آور است و رنج آور است. گفته می شود که امام زمان می آید و اولین کاری که می کند به حساب سنیان می رسد. آخر یک کسی که رسالت جهانی دارد، کسی که می آید برای بسط عدالت در کل عالم، آن هم به حساب سنیان می رود. ببخشید، ولی اینها چون در روایات شیعیان نقل کردند، من خودم مکه بودم برای مردم روضه می خواندند و این حرفها را می گفتند. اولین کاری که می کند، عمر و ابوبکر را از قبر بیرون می آورد و جنازه های آنها را به دار می کشد. شما نگاه بکنید، این حرفها از کجا در آمده است، این مسئلۀ امام زمان چرا به این چیزها آمیخته شده است. همین الان هم که در ایران گاهی در بعضی از مجالس می خوانند، علاوه بر خرافاتی که می گویند، همین اخیرا گوش می کردم یک کسی منبری رفته بود می گفت، امام زمان که ظهور می کند به عدد اختفای اصحاب کهف در غار، یعنی 309 سال خود او حکومت می کند، بعد از ایشان امام علی می آید که 44 هزار سال او حکومت می کند و بعد… ملاحظه بکنید، حرفهایی که نه عقل آنها را می پسندد، نه نقل آنها را می پسندد، که از اینها فراوان است، فراوان! که در واقع امام زمان را، و رسالت جهانی او را که بسط عدالت باشد، محدود کرده، تقلیل داده است به اینکه چندتا شیعه که در وقتی 1200 سال پیش از دست کسانی رنجی بردند، اختلاف عقیدتی با آنها داشتند، همۀ این بار را بر دوش او نهادند که بیاید و داد آنها را بستاند و عقده آنها را بگشاید و آنها را نجات بدهد، از اقلیت بیرون بیاورد و تبدیل به اکثریت کند. من هیچ وقت فراموش نمی کنم مرحوم مطهری را در یکی از سخنرانی هایش خیلی حرف خوبی می زد، یعنی عینا همین سخن را می گفت. می گفت آقا اگر امام زمانی هست برای تمام جهان است، و بعد این جمله را «نه برای چهارتا شیعۀ قالتاق»این عین تعبیر ایشان بود، چهار تا شیعه قالتاق امام زمان را کردند مستخدم خودشان، با آن اندیشه های باطل و خرافی که دارند و انتقامی که می خواهند از خلفایی که 1400 سال پیش مردند، بگیرند و ایشان باید این کارها را کند. چقدر این اندیشه زبون شده است، حقیر شده است، غیر قابل دفاع شده است، بی معنی شده است، آن وقت امروز هم همچنان بر این هیزم نفت می ریزند و این آتش را فروزان تر می کنند و این اندیشه را بی معنی تر می کنند از آنچه که قبلا بوده است. اگر امام زمانی هست و یا خواهد بود، تجلی یک ایده و آرمان شریفی است که عبارت است از عدالت. تازه آن عدالت جهانی را هم با پایان تاریخ یکی گرفتن، حرفی است که باید درباره آن خیلی فکر کرد و به این راحتی ها هم نمی شود. سخن دومی که و بگویم آفت دومی که به امام زمان خورده و یا به اندیشه امام زمان، و در میان شیعیان این است که باز هم امام زمان را محدود کردند به اینکه، امام زمانی که قرار است رسالت جهانی داشته باشد، در وقتی که ظهور خواهد کرد فعلا هیچ کاری ندارد جز اینکه به ما چند تا شیعه در دنیا نگاه کند و ما را تر و خشک کند؛ بقیه دنیا اصلا فراموش شده است. اگر خدایی هست، خدای همه دنیاست، اگر پیغمبری آمده، برای همۀ دنیا آمده، اگر امام است برای همه دنیاست؛ قبیله ای که نیست، فرقه ای که نباید فکر کرد، بنده واقعا متاسف شدم و مایوس شدم وقتی که دیدم همین آقای روحانی که با سلام و صلوات، به مبارکی، الحمدالله، بر تخت ریاست جمهوری نشستند و خواهند نشست، در همین سخنرانی اخیر خود گفت که دو چیز،باعث پیروزی من شد، یکی عنایات امام زمان و یکی هم درایت رهبری. ملاحظه بکنید، اینها را که من سیاستمداری که نمی دانم که هیچی، اینها ترویج خرافات است. امام زمان مگر کار او دخالت در انتخابات است؟ چرا حالا فقط دخالت در انتخابات ایران؟ اگر قرار است ایشان بناست این کار را بکند، خب همه جا، مال اوباما را هم باید دخالت کند. مگر مردم دنیا، بقیه یتیم اند؟ مگر نباید سرپرستی بشوند؟ اگر بناست امام زمان دخالت کند، انتخابات را سر و سامان دهد، چنان جهت دهد که به نفع مردم باشد، خب همۀ این مردم، بنده خدا هستند. فقط ایرونی ها محتاج اند و مستحق اند که امام زمان بیاید و مثلا انتخابات آنها را سر و سامان دهد؟ ملاحظه بکنید، چه آنهایی را که شما روشنفکر می دانید، چه آنهایی را که نمی دانید، اینها در قصۀ امام زمان بسیار تاریک فکرند؛ و این اندیشه چنان آلوده به خرافات شده است که چنان از مجرای زلال نخستین آن، بیرون آمده، چنان بی معنی شده که دیگر ذره ای قابل دفاع نیست. توجه کردید، اندیشه امام زمان در روزگار حاضر، واقعا من یک وقتی با خودم فکر می کردم، می دانید فقط به درد که می خورد؟ به درد مراجع شیعه می خورد. به هیچ دردی، به درد هیچ کس دیگری نمی خورد. چون آقایان می گویند ما نائب امام زمان هستیم، و به نیابت امام زمان هم وجوهات دریافت می کنند. اگر این نیابت را از آنها بگیرید، دیگر امام زمان چه کار می کند امروز؟ یا باید برای او یک شغلی تراشید، که می آید در انتخابات دخالت می کند، و یا اگر اینها را نگویند دیگر چه؟ باید بگویید یک ولی هست از اولیای خداوند که هیچ کسی او را نمی بیند، که نزاد این اولیا هم فراوانند البته، چیز دیگری باقی نمی ماند. امام زمان را خرج سیاست کردن، بدترین نوع استفاده و یا سوءاستفاده از امام زمان است. قبلا جور دیگری بود، یک کسی می آمد و می گفت بنده امام زمان را دیدم و به من این را گفت، آن را گفت، اینها فردی بود، اینها در حوزه های خیلی کوچک بود؛ الان خرج سیاست می شود در ایران. یعنی نقش ضد دموکراتیک، نقش به هر حال عوام فریبی پیدا کرده است. من تعجبم این است از مرحوم دکتر شریعتی، که خود را شاگرد مکتب اقبال می دانست. کتابی دارد به نام«ما و اقبال» کتاب قطوری است، در آنجا در بسط اندیشه های اقبال کوشیده است. کسی بود که نام اقبال را در ایران بلند کرد حقیقتا، حسینیۀ ارشاد، که شریعتی قهرمان آنجا بود، و چراغ درخشان آنجا بود، جایی بود که نام اقبال در آنجا به صراحت می رفت، سروده های اقبال در آنجا خوانده می شد، شعرهای اقبال بر سر در حسینیۀ ارشاد نوشته می شد. اقبال لاهوری که معلم شریعتی است می گوید که: تز مهدویت که تز پایان تاریخ است، و تز پیروزی خوب بر بد است و تزی است که خاتمیت را 60 سال عقب می اندازد، و چنین و چنان، و احادیث آن سست است و باور ندارد. ولی مرحوم شریعتی تز مهدویت را بدل کرد به تز «انتظار، مذهب اعتراض» و کوشید آن تز را از آن جهت زنده نگه دارد. من دو نکتۀ دیگر هم بگویم و سخنم را به پایان برسانم. نکتۀ اول این است که این انتظار فرج، خب در روایات شیعه که زیاد است که ما انتظار فرج باید داشته باشیم، همان انتظار ظهور امام زمان. این تعبیر به نظر من تعبیر خیلی جالبی هم هست، فقط باید انتظار بکشید، هیچ کاری جز به نام انتظار نباید بکنید. اصلا مفهوم انتظار همین است، حالا امروزه وقتی من گوش می کنم به منابری که وجود دارد، به نوشته ها، هر کسی این انتظار را می گوید اگر خانه ات را خوب آب و جارو کنی، جزء منتظران هستی. یکی می گوید اگر رای به صندوق بیندازی، این ظهور آقا را نزدیک می کند، هر کسی فلسفه ای درست کرده برای نزدیکتر کردن ظهور آقا! اتفاقا انتظار فرج یعنی فقط انتظار فرج، فقط منتظر بنشین و ببین که چه می شود، لازم به تکان خوردن شما نیست. هیچ لازم نیست که دست از پا خطا بکنید، برای اینکه به نام انتظار فرج خیلی کارها کردند، خیلی حرفها زدند که همه فقط نفعی بود و گندمی بود که به برجین خود ریختند. نکتۀ آخری بنده این است که شب نیمه شعبان،یکی از شب های قدر است،و این از زمان پیامبر بوده است و هیچ ربطی به مسئلۀ مهدی و امام زمان ندارد. در روایات است که پیامبر اسلام این شب را بسیار گرامی می داشتند و شب زنده داری می کردند. یکی از دعاهای بسیار مهمی که از پیامبر نقل شده است، متعلق به همین شب است. من این دعا را، بخشی از آن را برای شما می خوانم و سخنم را به پایان می برم برای اینکه، واجد بخش ها و نکات بسیار خوبی است، اجازه بدید به همین یک تکه اش بسنده بکنم که جزء دعا است که «خدایا، کسانی را که به ما رحم نمی کنند بر ما مسلط مکن؛ وَلا تُسَلِّطْ عَلَيْنا مَنْ لا يَرْحَمُنا.» دکتر عبدالکریم سروش بخشی از سخنان در نیمه شعبان ۱۳۹۲ با موضوع «اقبال و مهدویت»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این سخنرانی هستم هرچند که بعداً با طرح رابطه‌ی بین ابن‌خلدون و اقبال لاهوری و مهدویت از این نگاه به ظاهر عبور کرده است؛ ولی مشکل آقای سروش را در بحث «تجربه‌ی نبوی» باید دنبال کرد و این‌که معتقد است پیامبر می‌پنداشته است که پیامبر است و عملاً دکتر سروش خود و پیامبر را در وادی سوبژکتیویته می‌برد به این معنا که این حال خوشی است که پیامبر داشته و ما می‌توانیم در آن تجربه با او شریک باشیم بدون اینکه لازم باشد آن حال خوش درونی، ما بإزای خارجی داشته باشد. و در این رابطه حتی با مولوی و احوالات مولوی به‌سر می‌برد. بنده عرایضی در این رابطه و نگاه سوبژکتیویته در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» داشته‌ام. موفق باشید.

14196
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: حدیثی در مورد ازدواج داریم که پیامبر فرمودند: ازدواج سنت من است هر کس از آن روی بر گرداند از من نیست. استاد آیا این برداشت درست است که برای برآورده شدن نیازهای جنسی یا باید طبق حدیث ازدواج کرد و یا به هر دلیلی که نمی شود ازدواج کرد باید عفت پیشه کرد. و در این صورت باز هم انسان در صنف دوستداران و پیروان رسول الله است و منظور از پیروی نکردن می تواند کسانی باشد که اهل زنا و ..... می باشند؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف بسیار درستی است زیرا حتی پیامبرانی مثل حضرت یحیی ازدواج نکردند در حالی‌که در مقام نبوت و مقام اُنس با خدا بودند. موفق باشید

14189
متن پرسش
استاد محترم سلام علیکم: بنده چند ماهیست که با بحث های معرفت نفس آشنا شدم. اما در خود هیچ توانایی برای سیر نمی بینم چرا که بنده هنوز به حجاب های ظلمانی گرفتار هستم. مثلا می دانم که بخشی از مال و ثروت پدرم از راه حرام یا حداقل شبه دار کسب شده و من چاره ای ندارم که از این مال حرام یا شاید شبه دار استفاده کنم. اما بعضی اوقات قلبا خودم را در مسیر به سوی خدا می بینم اما عقلم این را تصدیق نمی کند و مگر نه این است که عقل باید قلب را تصدیق کند؟ استاد شما بگویید بنده چه کنم؟ در پایان از شما التماس دعا دارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌کاری لازم نیست فعلاً انجام دهید. آرام‌آرام عقل و قلب به صحنه می‌آیند و همدیگر را تقویت می‌کنند و در مورد اموال پدرتان وظیفه ندارید که تجسس کنید و به دلِ خود «بد» راه دهید. موفق باشید

14177
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز: بنده به فلسفه علاقه زیادی دارم اما قادر به تحصیل در دانشگاه نیستم. فقط در حد فلسفه پیش دانشگاهی بلدم. لطفا در مطالعه فلسفه راهنمایی کنید. ممنون میشم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی روی سایت در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

14181
متن پرسش
سلام استاد: دانشجوی رشته علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان (تربیت معلم سابق) شهید باهنر اصفهان هستم. از شهرستان مبارکه و هر روز مسیر دانشگاه تا مبارکه را می روم و می آیم و حدودا 2 ساعت در راه هستم و در طول هفته از شنبه تا سه شنبه کلاس دارم و متاسفانه نمی توانم در کلاس های شما شرکت کنم. همان طور که می بینید اوقات فراغت زیادی دارم که دارد به بطالت می گذرد لذا از شما خواهشمندم برنامه ای مناسب به اینجانب پیشنهاد کنید تا از این سردرگمی در بیایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا در مسیر رفت و آمد کتاب مطالعه نمی‌کنید؟ یا صوتی را گوش نمی‌دهید؟ پیشنهاد بنده آن است که یک قرآن جیبی داشته باشید و صوت شرح سوره‌ی احزاب را از سایت دانلود کنید و گوش دهید. و از نگاه کردن به متن قرآن نیز غفلت نفرمایید. موفق باشید

14185
متن پرسش
سلام عليكم: احتراما موضوعي را با حضرتعالي در ميان مي گذارم و تقاضا دارم تأملات و نكات مد نظر شما را در اين زمينه دريافت كنم. با توجه به اينكه موضوع اقتصاد مقاومتي، امري مربوط به عصر حاضر است كه توسط مقام معظم رهبري در بيانات مختلف چند سالي است مطرح شده و مورد پيگيري جدي ايشان قرار گرفته است، چگونه مي توان چنين موضوعي را چه در باب مباني و چه در باب راهكارها، از منظر نهج البلاغه و سخنان اميرالمومنين عليه السلام بررسي كرد؟ و اگر حضرتعالي در زمينه اقتصاد اسلامي و مباحث مرتبط با اقتصاد مقاومتي مد نظر آقا نظري داريد ممنون ميشوم اگر از ديدگاه شما هم در اين زمينه مطلع شوم، تا ان شاء الله اين موضوع همراه با مطالعات و تحقيقات ديگر كمكي به رساله دكتري بنده در رشته علوم قرآن و حديث نمايد. متشكرم هميشه دعاگوي شما و آرزومند توفيق روزافزون براي شما در مسير تعالي فكر ديني هستم و نيز محتاج دعاي خير شما
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اقتصاد مقاومتی یک روح دارد و یک جسم. آن‌چه حیات اقتصادی ما را شکل می‌دهد روح آن است. بدین معنا که با نظر به کمّیّت‌های عالَم، کیفیت‌های عالم را به تاریخ برمی‌گرداند و مناسبات بشری را به معنا می‌کشاند و از این جهت، اقتصاد مقاومتی مقابل اقتصاد کمّیت‌گرایِ فرهنگِ مدرن است. به عنوان نمونه در پیاده‌روی‌های چند سال اخیر در اربعین، ملاحظه می‌کنید هرچه قدر تعداد نفرات زوّار بیشتر می‌شود، امکانات پذیرایی از زوّار نه به همان اندازه، بلکه بیشتر است. کمّیت اضافه‌شده، امکانات به صحنه می‌آید زیرا پدیده‌ای ماوراء روح کمیّت‌گرایِ دنیای مدرن در آن صحنه در جریان است و این حالت را نیز ما در دفاع مقدس خود به‌خوبی تجربه کردیم. عمده در اقتصاد مقاومتی، رویکردِ مردمی آن است و نجات‌دادن یقه‌ی مردم از اراده‌ی معطوف به قدرت که ساختار دولت‌ها را تشکیل می‌دهد، به اراده‌ی معطوف به حق و این روح هنوز به تاریخ ما برنگشته است و لذا است که در متن همان اقتصادِ کمّیت‌گرا می‌خواهند جواب مفاد مترقی مقام معظم رهبری را در رابطه با اقتصاد مقاومتی را دهند و این یک بن‌بست است که باید از آن خارج شد. موفق باشید.

14183
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به پاسخی که شما به بنده فرمودید (که ادبیات و بدایه) را بخوانم تا بیشتر احساس آمادگی کنم، بنده تصمیم گرفتم اول بدایه را با شرح آقای صمدی با عمق بخوانم. ادبیات عرب را هم قوی کنم و یک دوره از کتب اول شما داشته باشم. حال سوال داشتم که: رساله الولایه را هم بخوانم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم خوبی گرفته‌اید. در مورد «رسالة الولایه» به یک‌بار خواندن و مباحث شرح آن را دنبال‌کردن قانع نشوید. فعلاً سعی کنید با دقت تمام مطالب آن را بگیرید، ولی در سال‌های آتی باز به آن رجوع فرمایید. موفق باشید

14178
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: سوال: با توجه به مطالب ارائه شده در خصوص حرکت جوهری در کتاب از برهان تا عرفان: از آنجایی که می دانیم ارواح و نفوس ما پس از مرگ نیز رشد و یا حتی نزول مرتبه دارند (با توجه به اعمال ما تاخر) چگونه می توان این حرکت را با حرکت جوهری توجیه کرد؟ مگر حرکت جوهری فقط مربوط به مادیات نیست؟! پس دریافت فیض پس از مرگ چگونه است؟ استاد فرموده بودند که در مجردات فیض الهی به صورت بقا است، پس یعنی ارواح و نفوس بعد از مرگ رشد وجودی ندارند؟ ممنون میشم پاسخ بدید یا منبع مناسب معرفی کنید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» مطرح شده، در برزخ و قیامت دیگر حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل نیست، بلکه در آن‌جا رفع حجاب هست و لذا در همین رابطه در روایات داریم: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید

14136
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: اگه بخواهم بدانم جایگاهم در برزخ کجاست باید چکارکنم؟ استاد عزیز مرز خوش اخلاقی و بد اخلاقی چیست؟ اگه منبعی هست که کمک کنه یافتن دقیق این مرز ممنون می شوم معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جایگاه برزخی خودم را هم نمی‌دانم! 2- مرز بد اخلاقی و خوش‌اخلاقی را شریعت الهی تعیین می‌کند. وقتی دستورات دین را صادقانه عمل کنید به‌خودی خود متخلق به اخلاق حسنه خواهید شد. موفق باشید

14134
متن پرسش
سلام و عرض ادب: کتابهای «آشتی با خدا» ، «ده نکته در معرفت نفس» ، «برهان صدیقین و حرکت جوهری» «معاد» «زن آنگونه که باید باشد» ، «هدف حیات زمینی آدم» ، «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» و چند کتاب دیگه را مطالعه کردم. برای ادامه علاقه مندم آثار امام را بخوانم تحت یک سیر منظم. از شما استاد بزرگوار خواهشمندم یک سیر مطالعاتی از آثار امام بفرمایید. دعاگویتان هستم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده دنبال‌کردن شرح تفسیر حمد حضرت امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» می‌باشد. موفق باشید

14130
متن پرسش
سلام استاد: دبیرستان شنیدم هر کس یک سال سوره نبا را بخونند میره مکه اما در قرعه کشی اسمم در نیامد گفتم شاید پشت سر هم نخوندم شاید یادم رفته یک روز و... زمان گذشت فضیلت نماز اول را شنیدم در نتیجه تشویق میشم به استمرار نماز اول وقت خواندن خواندم از برکات سوره واقعه هر شب هرگز پریشانی نبیند اما خوب نمی دونم گفتند ذکر صلوات دور می کند شر انس - حدیث کساءگشایش دارد بیش از یک سال می خواندم به آن فراز که پیامبر قسم می خورد در اعتکاف هم خواندم در جمع آنها به حرمت آنها جواب بگیرم اما... حالا سئوالم اینه اینها چقدر راست و درسته؟ من با ناباوری به فضلیت نماز شب نگاه می کنم و یا فضیلت نیکی به پدر و مادر و... این احساس که تمام این مدت با این توصیه ها فریبم دادند - این احساس که برای همه گشایش هست اما من نه. احساس می کنم فراموش شدم در این عالم مستقیم جهنم اگه تقدیر است دعا چرا؟ اگه تقدیر مستقیم بگند تقدیر تو رسیدن به این فضیلت نماز شب می رسد تو در تقدیرت نیست بی خود کسی امیدوار نمی شه - استاد دیگه احساس آرامش نمی کنم وقتی می خونم کشف کربتی و... خوش به حال آنهایی که امام زمان (عج ) دوستشون دارند و هدایت می کنه استاد قسم دادن درست نیست اما خواهش می کنم جوابی هست به منم بگید اگر این حرف ها هست (فضیلت ها، کرامت، معجزه، عنایت و...) پس کو؟ (اگه مال آدم های خاصه خوش به حالشون چرا به عموم میگند؟) اگر نیست چرا ما را با این عقاید بزرگ کردن؟ استاد تمام عقیدم زیر سئوال رفته گیج و افسرده شدم - راهنماییم کنید لطفا. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام این دستورات با نظر به اقتضائات خودش صورت می‌گیرد مثل علت مُعِدّه است و نه علت حقیقی و لذا اگر حضرت حق مصلحت بنده را بداند عمل می‌شود وگرنه ثواب آن برای ابدیت او در قیامت می‌ماند. موفق باشید

14119
متن پرسش
سلام: خدا قوت. 1. استاد بحث عالم ذر را در کدام کتابتان پیدا کنم؟ بحث ازلی و ابدی بودن انسان؟ 2. در اول سوره حمد، در آیه دوم، الحمد لله.. ال را حضرت امام چه الف و لامی گرفته اند؟ تعریف گرفتند؟ معنی این آیه یعنی می شود: (هر حمدی در هر زمانی در هر مکانی در هر شرایطی که باشد مختص الله است که پرورنده عالمین است.) یعنی بقول حضرت امام (ره) گمان می کنند که فلانی را ستایش می کنند. گمان می کنند بت را ستایش می کنند. همه او را حمد و ستایش می کنند. حقیقت همه چیز اوست. سوالم اینجاست که حقیقت همه چیز اوست؟ یا پرتویی از اوست؟ اگر اوست، پس حقیقت هرچیز می شود هستی مطلق؟ این که جور در نمیاید حضرت استاد؟ راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» در تفسیر آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف در این رابطه بحث مبسوط و مفیدی داشتند که سی‌دی آن در مراکز مربوطه جهت فروش موجود است 2- اگر از نظر وجودی و شهودی بنگریم عالم همه مظهر وجود حضرت حق است و حضرت حق از طریق آن مخلوقات در صحنه می‌باشد به همان معنایی که قرآن فرمود: «اللّه نور السموات و الأرض». و یا مولی الموحدین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رأیت شیئا إلا و رأیت اللّه قبله و معه و بعده». موفق باشید

14113
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که می دانید این روزها بحث هایی شده مبنی بر ورود سید حسن خمینی به عرصه خبرگان. حتماً هم می دانید که برنامه ای که جریان حامی ایشان، از مسؤولین بلند بالا تا رده های پایین تر، به دنبال برنامه ای هستند تا سید حسن خمینی را بر کرسی رهبری انقلاب اسلامی بنشانند. اما با توجه به سابقه عملکرد سید حسن به نظر ما و احتمالاً خود حضرتعالی مشخص است فاصله ایشان و صلاحیت و لیاقت جایگاه رهبری و نیابت امام زمان (عح). اما گاهی این تلاش هایی که مشاهده می کنیم ممکن است ما را از آینده رهبری این انقلاب نگران کنند. خواستیم حضرتعالی مفصلاً نظر خود را در این باره و آینده رهبری و تلاش این جماعت اعلام بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای سید حسن خمینی به عنوان استاد درس خارج مسلّم از جهت علمی صلاحیت حضور در مجلس خبرگان را دارند و حساسیت‌های ایشان نسبت به انقلاب اسلامی ایشان را موظف می‌کند که در خبرگان شرکت کنند و این چیز مبارکی است 2- آری! سلیقه‌های سیاسی ایشان ظاهراً به اصول‌گرایان نزدیک نیست، ولی این‌طور هم نیست که گمان کنیم ایشان می‌خواهند در مقابل رهبری بایستند. موفق باشید

14098
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامى: بنده سوال زیر را پرسیدم و شما پاسخ آن را فرمودید که در زیر آن را آورده ام در ادامه آن سوال دیگری برایم پیش آمد که برایتان می نویسم. سوال 1: شما داستانى نقل کرديد از پيامبر و يکى از يارانش که به مرحله يقين رسيده بود که شخص به پيامبر مى فرمايد من الان پيروان شما را در آتش مى بينم و صداى فريادشان را مى شنوم اسمشان را بگويم که پيامبر مى فرمايند سکوت کن آيا وقتى گفته مى شود هم اکنون قيامت هست و هم اکنون جهنم و بهشت است و يا اينکه گفته مى شود خداوند براى انسان سرنوشتى در قضايش قرار داده و خدا مى داند انسانها جهنمى اند يا بهشتى پس جايگاه اراده و اختيار انسان کجاى اين اراده و علم خداوند قرار دارد بنده صوت هاى مربوط به عدل الهى و قضا و قدر شما را که شرح کتاب شهيد مطهرى بود گوش دادم اما پاسخ سوالم را نگرفتم لطفا راهنمايى بفرماييد. در پناه حق پاسخ 1: باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که علم خدا به عمل بنده بر اساس اختیار بنده‌اش می‌باشد. یعنی خداوند می‌داند این بنده‌اش در آینده با اختیار خود چه می‌کند و از این لحاظ است که جبر پیش نمی‌اید، زیرا عمل بنده به جهت علم خدا نیست، بلکه علم خدا به جهت عمل بنده است زیرا علم خدا، علم به واقعیت است. سوال 2: پس اینطور که می فرمایید هر عملی که ما انجام می دهیم، صورتی دارد و براساس آن باطن عمل آینده ای برای ما در علم خداوند ساخته می شود و یعنی اینکه بگوییم خداوند می داند الان ما جهنمی هستیم یا بهشتی اشتباه است و تا آخر عمر ما این مشخص نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» در دعای «صباح» در خطاب به معبود خود عرضه می‌دارند: ای خدایی که «علم بما یکون قبل ان یکون» دانایی به آن‌چه که واقع می‌شود قبل از آن‌که واقع شود. چرا که خداوند از همین حالا می‌داند ما چه سرنوشتی داریم. منتها دانایی خدا بر اساس اعمال ما است و از آن جهت که می‌داند ما سال‌های بعد چه نوع اعمالی انجام می‌دهیم، می‌‌داند چه سرنوشتی داریم و این جبری را به‌وجود نمی‌آورد. موفق باشید

14097
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی و حق گرا. سوالاتی را می خواستن خدمتتان عارض گردم: 1. این روز ها که بحث های پیرامون انقلاب و استکبار و ... مطرح شده به شدت دچار سوالات و شبهات شده ام پیرامون مسایل گوناگون که از طرف مسولین جامعه بیش تر بیان می شود که آیا هبری کار درست می کنند یا خیر، آیا آمریکا دست از استکبار و جرم هایش برداشته یا خیر؟ آیا اسراییل فی حد ذاته باید باشد در فلسطین یا خیر (بدون توجه به ظلم های که می کند که غلط اند) آیا حق با آقای روحانی و هاشمی و غیرذلک است که مدام آقای احمدی نژاد را ترور می کنند یا حق با آقای رسایی و غیره که که طرف مقابل را ترور می کنند به گونه ای که انسان فکر می کند طرف مقابل یا حتی خودشان می گویند که منافق، تندرو و غیر ذلک اند. آیا سال 88 فتنه رخ داد و عاملانش فتنه گر بودند یا نه بلکه به دنبال اصلاح جامعه بودند یا اینکه مفتون و دچار فتنه شدند. اما به نظر بنده همه اشتباه می کنند که این قدر بین هم اختلاف می اندازند به گونه ای که می شود همه را با یک گرد هم آیی اندیشه ای این ها را حل کرد و کار درست تر را انجام داد به نظر بنده شاید این افراد دچار جهل فکری اند که نمی توانند به آرامی با هم برخورد کنند. البته امیدوارم این باشد نه اینکه حق فقط با یک گروه باشد و آن گروه دیگر.... لطفا مرا راهنمایی کنید که کدام حق اند از طریق کتاب یا راه های دیگر. بنده مبانی انقلابی را می دانم و قبول دارم و این ها را از طریق بیانات رهبری و کتب و جلسات خودتان و دیگران در یافته ام اما در اینکه مصداق حق و با طل را بیابم پایم می لرزد که مبادا دوباره مظلویت علی علیه السلام به خطر جهل مرکب مردم تکرار گردد. 2. اگر می شود یک تعریف جامع از ازدواج از دیدگاه اسلام بیان کنید به گونه ای که در برگیرنده تمام آرمان ها باشد. 3. بنده انسان شناسی های شما را تا جلد 4 خوانده ام اما هنوز اقناع نیافته ام و می خواهم هم بیشتر بفهمم و هم عقلا بفهمم چه کتب و یا صوت هایی را پیشنهاد می کنید تا انسان را در حد توانم بشناسم و بعد بتوانم بفهمم چه باید برایش کرد که به کمالش و آرامش حقیقی اش در رسد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مواردی که می‌فرمایید را باید با ملاک‌های معرفتی و در نسبت به اهداف ضد استکباری انقلاب اسلامی برای خود روشن کنید 2- ازدواج چیز مبهمی نیست که به تعریف جدایی از آن‌چه در عرف هست، نیاز داشته باشد. انسان‌ها از جهات مختلف مثل تولید فرزند و رفع نیاز جنسی و داشتن همسری که با او اُنس روحی داشته باشد، نیاز به ازدواج دارد 3- بحث «معاد» همراه با شرح صوتی آن خوب است کار شود. موفق باشید

14095
متن پرسش
با سلام: در برنامه سخنرانی مذهبی سیما اواخر ماه صفر روایتی بیان شد که ذهن من را به خود مشغول کرده است. زمانی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در حضور پیامبر (ص) و فاطمه زهرا (س) کشتی می گرفتند پیامبر شروع به تشویق امام حسن (ع ) می کنند در قبال سئوال دخترشان می فرمایند دیدم ملائک امام حسین (ع) را تشویق می کنند به همین علت من امام حسن (ع) را تشویق کردم. منبع را ذکر نکردند ولی من نمی توانم بپذیرم مگر نه اینکه کل هم نور واحد اند؟ استاد به شدت ذهنم درگیر شده اینطوری امام حسن (ع) حتی میان آسمانیان هم غریبه اما در باور من همان بود که عرض کردم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع بسیار ارزشمند عرفانی است که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از آن خبر دادند بدین معنا که حضرت امام حسن«علیه‌السلام» در آن صحنه به مدد نبیّ اللّه که انسان کامل‌اند فعالیت دارند و حضرت امام حسین«علیه‌السلام» به مدد فرشتگان عالم غیب. یعنی عالم شهود نیز به یک معنا محل تجلیات مختلف اراده‌های انسان کامل و فرشتگان عالم ملکوت است. موفق باشید

14093
متن پرسش
1. تفاوت اسماء و صفات خدا چیست؟ 2. توحید صفات و ذات و توحید افعالی چیست؟ 3. آیا تفاوت شکل بدن ما مثلا اثر انگشت رنگ چشم و پوست و غیره مربوط به نفس است یا علت مادی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اسماء الهی همان ذات است با صفات خاص. پس در واقع صفات الهی در جلوه‌ی اسماء ظهور می‌کند 2- توحید صفاتی یعنی همه‌ی کمالات به حضرت حق برمی‌گردد و توحید ذاتی یعنی ذات و وجود همه‌ی مخلوقات به وجود حق برمی‌گردد و توحید افعالی یعنی همه‌ی افعال که در عالم جاری است، به حق رجوع دارد 3- نفس ناطقه؛ جسم انسان و همه‌ی خصوصیات جسم را می‌سازد و به همین جهت باید این امور را به نفس ناطقه نسبت داد. موفق باشید

14074
متن پرسش
سلام استاد: زیارتتون قبول چه کنم، دیگه خسته شدم از دست خودم. کربلا میرم، به همه عبادات اهمیت میدم، سخنرانی های شما را گوش می دم، سحر پا میشم، اما خیال آلودم رهام نمی کنه، شاید بخاطر اون تصاویریه که از فیلم و عکسای قدیم توشه. مدام می کشونم پای فیلم های بد. اصن نمی دونم چرا انقد به اینا میل دارم هرکاری هم می کنم درست نمیشه گاهی فکر می کنم آخرش به خاطر همینا بدعاقبت می میرم. همه راه هایی هم که شما دادید را بلدم ولی بازم از پس وهم و خیالم و نفس امارم برنمیام. نمیدونم دعام کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که در دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». وقتی کسی بخواهد از ذهنیات قلبی و جزئیات امور دنیایی به سوی دریای حقیقت سیر کند طبیعی است که ذهنیات قبلی، تازه رُخ می‌نمایانند و برجسته می‌شوند و سعی می‌کنند با درخشش هرچه بیشتر ما را به خود بخوانند. ولی دیگر کار آن‌ها تمام است و اگر می‌توانستند ما را در خود نگه داشته بودند. پس دلواپس نباشید و امیدوارانه در راهی که انتخاب کرده‌اید، قدم بگذارید و اگر هم بعضاً پاپیچ‌ شما می‌شوند، مأیوس نگردید. همان نوری که شما انتخاب کرده‌اید نمی‌گذارد میل‌های قبلی شما را در بر بگیرد. روز به روز آن صورت های باطل ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود تا آن‌جایی که نه‌تنها دیگر از آن‌ها خوشتان نمی‌آید، بلکه از آن‌ها متنفر هم می‌شوید و باطل‌بودنِ آن‌ها را حسّ می‌کنید در آن حدّ که به نگاه اهل‌البیت«علیهم‌السلام» منوّر می‌گردید. موفق باشید

14077
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار و محبوبم: ببخشید یک سوال موسیقی در نظر عرفا چه گونه است؟ آیا داشتن مثل نی در خانه و نی زدن مصداق آلت لهو است که گفته شده فرشتگان در آن خانه حضور پیدا نمی کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به جواب سؤال شماره‌ی 14067 نمی‌توان گفت وسایلی مثل «نی»، آلت لهو و لعب باشد که نگه‌داشتن آن‌ها در خانه منجر به عدم توجه فرشتگان به آن خانه گردد. موفق باشید

14076
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام: من چند تا سوال از آقای طاهرزاده دارم. اول میخوام از آقای طاهرزاده تشکر بکنم بابت زحمت هایی که کشیده اند. اول این که شما ظهور امام مهدی (عج) رو چقدر نزدیک می بینید؟ دوم اینکه به نظر من برای این که ظهور محقق شود که ان شاءالله نزدیک است ما باید دو کار انجام بدیم و آن دو عبارتند از اینکه کارهایی را درون خودمان انجام بدیم و کارهایی را در بیرون خودمان. درون خودمان همان خود سازی است. اما کار های بیرون خودمان نیاز به داشتن بصیرت دارد تا بفهمیم اگر امام زمان (عج) جای ما بود چه کار می کردند؟ برای داشتن این بصیرت چه کارهایی را باید انجام بدهیم؟ همان طور که مطلعید امام خامنه ای فرمودند عمار زمانه کجاست و من می دانم که عمار و مالک و... دارای بصیرت بودند. اگر باید کتاب بخوانیم تا بتوانیم آن تفکر و بصیرت را بدست بیاریم چه کتاب هایی رو باید بخونیم؟ یا با گوش دادن به سخنان امام خامنه ای می شود آن تفکر و بصیرت را بدست بیاریم یا نه؟ آخرین سوالم این است که منظور از این آسمان ها که هفت طبقه دارند چیست؟ البته اگر مایل بودید و تشخیص دادید که دانستن جواب سوال آخر برای من در حال حاضر نفعی ندارد می توانید آن را جواب ندهید. لازم به ذکر است که با توجه به گفته های روحانی پایگاهمان ما کتاب های عالم انسان دینی و فعلیت یافتن باور های دینی را تا حدودی مطالعه کرده ایم و در حال حاضر طبق گفته ی ایشون که بهتر است کتاب آشتی با خدا را بخوانیم داریم مطالعه می کنیم. ببخشید که طولانی شد. اللهم اجعل مماتنا شهادتا فی سبیلک و فی سبیل نبیک محمد ص و فی سبیل امیرالمومنین (ع) و فی سبیل فاطمه زهرا س و الحسن و الحسين و المعصومین بعد الحسین. اللهم اجعل مماتنا شهادتا فی سبیل حجت بن الحسن (عج).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگاه مقام معظم رهبری به امور و توصیه‌هایی که ایشان دارند؛ حقیقتاً موجب بصیرت می‌گردد. کتاب «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» إن‌شاءاللّه در این مورد مفید خواهد بود 2- عرایضی در شرح سوره‌ی «قاف» در رابطه با آسمان‌های هفتگانه شده است. إن‌شاءاللّه بتوانید جواب خود را در آن‌جا دریافت کنید. موفق باشید

نمایش چاپی