بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9526
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در دعای شریف سحر فرازهای دوم بر وزن افعل نیامده؟ مثلا «...من جمالک باجمله و کل جمالک "اجمل"» با اینکه در شرح قسمت های دوم به شکل «افعل» معنا فرموده اند (مثلا در مورد جمال): همه زیبایی های تو زیباترینند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتا نمی‌دانم. موفق باشید
9512
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. من در دوران دانشجویی همزمان با مطالعه جدی در حوزه معرفت نفس و اخلاق از یک دفتر برنامه ریزی هم برای ثبت گناهان و کنار گذاشتن نقاط ضعف از یک سو و فضایل اخلاقی و کارهای خوب از سوی دیگر استفاده می کردم، این دفتر امکان رصد کردن پیشرفتم را به من می داد و می توانستم حال امروزم را با روز قبل و همینطور هفته ها را با هم وسالها را با هم به من می داد. در سایه این دفتر و محاسبات شبانه توانستم ویژگیهای زیادی بدست آورم ولی در مشکل بزرگی و به خاطر تلقین اطرافیان و بعضی روحانیون به اینکه تو با این همه برنامه و این میزان مطالعه تازه این شدی!متاسفانه به داشته هایم شک کردم و همه چیز را آرام از دست دادم و بعد هم من و هم دیگران متوجه شدند من چه داشتم. حالا 2 سال است دوباره شروع کردم و خوب پیشرفت کردم البته کتب شما کمک زیادی به برگشت مجدد من کرد. می خواستم با احتیاط به بعضی از دوستان اهل نظم پیشنهاد کنم ولی به تایید شما مبنی بر درست بودن کارم نیاز دارم. این دفتر علاوه بر مزایای فوق جلوی از دست دادن ویژگیهای خوبی را که کسب کرده ای یا گناهانی را که کنار گذاشته ای در حوادث، می دهد، باید ابتدای دفتر یک لیست از خوبیهایی که باید کسب کنی بدی هایی که باید کنار بگذاری به عنوان چشم انداز داشته باشی و ضمنا بعد از مطالعه جدید و یاد گرفتن خوبیها و بدیها و مخصوصا مباحث شما باشد و مراقب یاس و غرور هم باید بود که احتمال مایوس شدن بیشتر است. همانطورکه امام(ره)فرمودند بدون برنامه ریزی نمیتوان در اخلاق و علم به جایی رسید.
متن پاسخ
. باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی بزرگان جهت طی منازل سلوک از دو جهت برنامه‌ریزی داشته‌اند؛ یکی از جهت سیر از عقاید باطل به سوی عقاید حقه که عرفان نظری متکفّل آن است و دیگر از جهت سیر از رذائل اخلاقی به سوی فضائل اخلاقی که عرفان عملی مثل منازل‌السائرین متکفّل آن می‌باشد. امیدوارم خداوند به همه‌ی ما توفیق دهد که در این دو مسیر کوتاهی نکنیم حال به هرشکلی که باشد. در ضمن جدولی که ایمیل کردید باز نشد. موفق باشید
9514
متن پرسش
با سلام: دخترم دانشجوی الکترونیک است. دایما اصرار دارد برود کلاس موسیقی، از طرفی خانواده با توجه به نگاه دینی مخالفیم، چکار کنم بگذاریم برود؟ لطفا توضیح مبسوط عنایت فرمایید التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی اگر در فضای معنوی و الهی باشد در به نشاط‌آوردنِ خیال مؤثر است و خیال را در صورتی که روحانی باشد روحانیتش را شدیدتر می‌کند ولی توان سیر در حقایق عقلی و قلبی را ندارد و به همین جهت اهل البیت«علیهم‌السلام» آن را توصیه نمی‌کردند. عمده آن است که متوجّه حدّ موسیقی باشیم تا از افق‌های بالاتر محروم نگردیم. موفق باشید
9515
متن پرسش
با سلام و با تبریک عید فطر بر شما استاد عزیز: چند سوال از صد صفحه اول کتاب رزق داشتم. شما از نقل امام علی (ع) فرمودید انسان دو نوع رزق دارد یکی شون مقدر برامون دومی نه مال ما نیست. 1) حال شغل دوم جزء کدوم دسته است؟ 2) رزق دومی کلا بدست میاد یا نه؟ 3) یه جا فرمودید خوار شدن، میشه چند مثال بزنید ملموس بشود؟ آیا رابطه کارمند و ریس خواری نیست؟ چون رضایت ریس مهمه؟ 4) منظوره از رزق حقوقه یا همان ورودی پول به زندگی با کاهش هزینه؟ پس اون موقع که پول نداریم شئ مورد نظر را تهیه کنیم با پیدا کردن کارِ موقت، از درآمدِ اون مشکل حل میشه؟ 5) آیا رزق با نوع شغل متفاوته؟ 6) یه جا از اصطلاح رزق اصلی استفاده کردید منظورتون چیه؟ 7) آیا ملاک اینه که کاری از هشت ساعت بگذره دیگه جزء رزق اولی نیست؟ 8) آیا پس انداز برای آینده نوعی حرص میباشد؟ 9) با توجه به روایت صفحه 99 چطور متوجه بشیم غیر خواست خدا داریم حرکت می کنیم؟ 10) در صفحه 104 نکته بالا منظورش چیه؟ 11) شخصی برای ادامه تحصیل با هزاران قرض مدرک میگیره، حال این مدرک جزء رزقش بوده یا نه؟ 12) آیا قرض و وام جزء رزق اولی است یا دومی؟ 13) در کنار شغل اول با هدف اقتصاد مقاومتی و رعایت حلال و حرامی این جزء رزق اولی است یا نه؟ 14) پاراگراف آخر صفحه 97 حال چه باید کرد؟ 15 ) این روایت هر که دنبال دنیا رود مرگ بدنبالش می آید منظور همان سرگرمی است یا تهیه رزق از راه نادرست؟ استاد خواهشا جواب بدید با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما باید فرصت و فراغت جهت خودسازی و عبادات داشته باشیم، حال اگر شغل دوم این فرصت را از ما نگیرد اشکال ندارد 2- ما مأموریم در حدّ معقول تلاش کنیم و پس از آن نگران رزق خود نباشیم، خداوند در این امور می‌خواهد صبر ما را امتحان کند 3- اگر به امید رزق بیشتر به هر کاری تن بدهیم خواری است، ولی اگر در یک ارتباط تعریف‌شده بخواهیم رضایت مسئول خود را جلب کنیم خواری نیست 4- رزق عبارت است از آن نیاز منطقی که در یک زندگی دینی مورد نظر است 5- این امکان هست 6- همان نکته‌ای که در شماره‌ی 4 عرض شد 7- نه، هشت ساعت نمونه‌ی معقولی است 8- بعضاً این طوری است، ولی نه برای نیازهای منطقی 9- در امورات خود امیدمان به خدا باشد و از وظیفه‌ی خود عدول نکنیم 10- بی‌خود برای خود زحمت ایجاد کرده 11- اگر آن مدرک جزء رزقش بود بدون این‌همه تلاش هم به‌دست می‌آورد و اگر هم جزء رزقش نبود مثل مدرک بنده که زمین‌شناسی است، ولی مسیر تأمین رزق بنده چیز دیگری بود 12 و 13- خیلی نمیتوان بین این دو مرز ایجاد کرد، رویهم‌رفته خداوند رزق ما را بدون قرض و وام می‌رساند مگر این‌که امتحانی در میان باشد که در آن صورت اگر برای نیازهای ضروری خود مجبور باشیم قرض بگیریم بر ما ملامتی نیست 14- کتاب در اختیارم نیست تا بدانم صفحه‌ی 97 چه بوده؟ 15- مرگ در هر صورت به دنبال انسان هست. موفق باشید
9518
متن پرسش
با عرض سلام: به نظر بنده، در کتاب از برهان تا عرفان و شرح آن علی رغم نقاط فراوان زیاد، می شد روی دو نکته تاکید بیشتر کرد. اول بحث مالکیت خدا و این که انسان به وسیله برهان صدیقین به خوبی متوجه فقر ذاتی خود و از خود هیچ نداشتن و مالکیت خداوند بر خود و بر عالم میشود و این درک میتواند زمینه بندگی انسان را فراهم کند. مثلا اگر خداوند فرمان بدهد خمس بده دیگر چون و چرا نمیکند. چون خدا را مالک خود و استعداد کار کردن را هم از خدا می داند و مال را از آن خود نمیداند. امری که در حدیث عنوان بصری به آن اشاره شده است. یا مسئله حجاب، روزه گرفتن و بسیاری مسائل از این قبیل با توجه به مالکیت خدا بر انسان و فقر ذاتی انسان به خوبی قابل تبیین است. اما وقتی انسان زیبایی، سلامتی، نیرو و توان و سایر نعمت های خداوند را از خدا نبیند در مقابل فرمان خدا چون و چرا میکند. یکی روی این بحث میشد بیشتر تکیه کرد و بحث دوم در مورد اهمیت اراده. چرا که انسان تنها چیزی که می تواند خلق کند «اراده» کردن است. و از تبیین جایگاه فلسفی اراده میتوان به مباحث اخلاقی هم پل زد و از برکات آن بهره مند شد. مخصوصا که کم نیستند کسانی که علی رغم کسب معارف بالا، چون اراده کافی ندارن، نمیتوانند زنگی خود را یک زندگی دینی کنند. این امر در برخی سوالاتی که از شما پرسیده میشود، مشهود است. شاید نیاز باشد شما یک یادداشت ویژه در مورد «اراده و جایگاه آن در فلسفه و متون دینی» بنویسید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در مباحث فلسفی باید از «موجود بِما هو موجود» بحث شود و هنر تفکر فلسفی آن است که موضوعات اخلاقی و اعتباری را وارد بحث نکند. موفق باشید
9521
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید: «انسان همواره در دل سختی‌ها متولد می‌شود ولی نه آن سختی که برای او زحمت ایجاد کند خداوند چنین سختی‌هایی را برای انسان نخواسته.» منظور از زحمت چیست؟ چرا خداوند چنین سختیهایی را برای انسان نخواسته؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سختی‌هایی که حاصل گناه و تعلقات دنیایی باشد ریشه در خودِ انسان دارد و کمالی را در بر ندارد. موفق باشید
9503
متن پرسش
سلام: می خواستم بدانم فحش و ناسزا به چه کلامی می گویند؟ متاسفانه بنده در هنگام عصبانی شدن تا چیزی به طرف نگویم آرام نمی شوم - حتی اگر او نشنود - خشمم ادامه می یابد. اولا من چه باید بکنم در عصبانیت تا آرام شوم و از آن حال خارج شوم؟ دوما اینکه زشتی و گناه و موانع سلوکی فحش دادن را می خواستم بدانم تا بلکه مانع انجام آن شوند و اینکه مصداق این عمل یعنی فحش دادن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار آنچه را عرف مردم فحش می‌دانند قبیح است و شأن انسان را فرو می‌کاهد و تنها با «حلم» باید اشکلات افرادی را که خطا می‌کنند به آن‌ها تذکر داد. ما در متون دینی داریم: «فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّاب الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ .. خداى عز و جل لعن‏کننده دشنام گو و طعنه زن بر مؤمنان را دشمن دارد»‏ آری خداوند انسان‌های فحاش را دوست نمی‌دارد و اگر کسی از محبت خداوند محروم شد و به خود واگذارده شد هیچ راهی برای رسیدن به کمال برایش نمی‌ماند. موفق باشید
9498
متن پرسش
چرا در قرآن کریم در یک جا آمده «لا یرید الله بکم العسر» و در جای دیگر آمده «لقد خلقنا الانسان فی کبد» آیا این دو با هم تناقض ندارند؟ البته این را به حساب کم سوادی من بگذارید نه به حساب ایراد گرفتن به کلام الله مجید. العیاذ بالله.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌فرماید این‌که می‌گوییم روزه بگیرید نمی‌خواهیم شما را به سختی بیندازیم، بلکه لازمه‌ی کمال شما ورود به چنین وظیفه‌ای است. حال با این فضا وقتی می‌فرماید انسان را در سختی خلق می‌کنیم معنا می‌دهد یعنی انسان همواره در دل سختی‌ها متولد می‌شود ولی نه آن سختی که برای او زحمت ایجاد کند خداوند چنین سختی‌هایی را برای انسان نخواسته. موفق باشید
9482
متن پرسش
سلام: از اونجایی که رهبر انقلاب مبلغ فطریه امسال رو به همراه کفاره عذری و عمدی اعلام کردن، به چه چیزی استناد میکنن و اصلا این مبلغ چرا باید داده بشه؟ بحث من رو مقدار مبلغ نیست بلکه فلسفه ی پرداخت اون از چیه؟ البته میدونم که این سوال شرعیست ولی برای پاسخ به جمعی که این شبهه رو وارد کردن نیاز دارم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولا تا کنون نشده که رهبری مبلغی را جهت فطریه یا کفاره اعلام کنند. ثانیا سوال شما یا از دلیل این حکم است که بایستی به قرآن و روایات مراجعه کنید و اگر فنّ و علم مراجعه به ادله‌ی شرعیه را ندارید آن را به اهل فنّ‌اش واگذار کنید که همان مجتهدین هستند. و شاید سوال شما از چرایی این حکم است و می‌خواهید ببینید چرا خداوند این احکام را بر ما واجب کرده که بایستی در جواب این سوال گفت، عبودیتی که خداوند از ما می‌خواهد و موجب رشد انسانیت ما و قرب به خدای متعال است تنها در صورتی محقق می‌شود که انسان تکلیفش را به صرف این‌که خدا فرموده انجام دهد. البته می‌توان حکمت‌هایی جهت این احکام از کلمات خود معصومین «علیهم‌السلام» به دست آورد ولی نباید این حکمت‌ها مانع نگاه تعبّدی به احکام الهی باشد. ثالثا: در مورد حکمت این احکامی که فرموده‌اید می‌توان این‌چنین گفت که فطریه یکی از دستورات الهی است که منشأکاملا انسانی دارد. فطریه یعنی این‌که شخصی که دخلش به خرج سالیانه‌اش می‌رسد، مقداری از اموالش را به فقراء و کسانی که خرج سالیانه‌شان را ندارند بدهد و آیا بهتر از این راه، راهی برای همدردی با فقراء و غافل نشدن از حالشان در یک جامعه سراغ دارید؟ هم شما با کندن بخشی از اموالتان در مسیر رضایت الهی رشد می‌کنید و هم فقرای جامعه به نوایی می‌رسند. همچنین کفاره‌ی افطار عمدی، جریمه‌ای است که به جهت حرمت شکنی ماه رمضان برای شخص عاصی در نظر گرفته‌‌شده‌است و در حقیقت راهی برای جبران خطا و پذیرفته‌شدن توبه است و این نیز به لطف خدا بر می‌گردد و بایستی در این زمینه توجه داشته‌باشید که کفاره‌ی افطار عمدی منحصر به پرداخت مالی نیست بلکه همان‌طور که می‌دانید یکی از کفارات افطار عمدی، گرفتن شصت روز روزه است. و در مورد کفاره‌ی شخصی که با عذر روزه نگرفته نیز باید بدانید که این کفاره، جبران آن خسارتی است که این شخص متحمل شده. یعنی هر چند از روی عذر روزه نگرفته و تکلیفی نداشته‌است ولی به هر حال سعادتی را از دست داده و خداوند نخواسته که این شخص در مقابل از دست دادن این سعادت چیزی به دست نیاورد به همین خاطر کفاره‌ی یک مدّ طعام را واجب نموده تا جبران شود.
9486
متن پرسش

با نام حضرت حق با سلام خدمت استاد طاهرزاده: جناب استاد موضوعی به شدت رنجم می دهد و آن شبهه شرک است، وقتی زیارت میروم و توسل پیدا می کنم در ته قلبم این است که مبادا شرک باشد و من مشمول آن آیات شدید قرآن شوم که می گویند کسانی که غیر خدا را می خوانید الی آخر... استاد از شما نمی خواهم پاسخ دهید که اینها شرک نیست همه را می دانم کتابهای مختلفی خوانده ام از مباحث فلسفی و عرفانی صادر اول و این مسایل تا حدی آگاهم، اشعار مولوی، سخنان محی الدین، پاسخهای کلامی متکلمین آیات قرآنی که بزرگان در این حوزه آورده اند را می دانم، با کتابهای شما در این حوزه مثل مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) آشنا هستم و عقلم هم کاملا تصدیق می کند ولی وقتی زیارت می خوانم و توسل پیدا می کنم و اهل البیت (ع) را صدا می زنم و از این قیبل ته قلبم می لرزد و می گوید نکند شرک باشد؟ نکند پاسخهایی که بزرگان داده اند جائیش اشتباه باشد و این تصورات ته قلب حس مناجات و توسل را از من می گیرد. مثلا در اوج گریه در زیارت عاشورا این وسوسه ها دیگر توان ادامه را از من می گیرد، ولی وقتی دعاهایی که مستقیما با خدا صحبت و مناجات می کند را می خوانم کاملا راحت هستم و حال و گریه دارم از طرفی با توجه به مباحث واسطه فیض نگرانم نکند این تشکیک ها ارتباط مستقیم من را با خدا بی ارزش کرده است و من نمی فهمم؟ خلاصه در یک دو گانگی نکند شرک باشد از یک طرف و نکند این شک مرا در پیش خدا ساقط کرده از طرف دیگر غمی سنگین را بر دلم مستولی کرده است و حال از شما استاد عزیز که می دانم نقش اهل البیت (ع) و حضور و وجود نوری آنان همه وجودتان را پر کرده است راه حل می خواهم و البته این زمان طولانی است سراغم آمده است درست از زمانی که با شبهات و هابیت آشنا شدم با کمال تشکر از استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه آماده‌اید تا یک قدم جلوتر بیایید و به اصطلاح به تلوین بعد از تمکین برسید. در تمکین انسان می‌رسد به این‌که فقط خدا در صحنه است، ولی در قدم بعدیِ توحید می‌یابید همه‌ی مخلوقات بالحق در صحنه‌اند و مظاهر کامل اسماء حسنای الهی یعنی اهل البیت«علیهم‌السلام» را از یک طرف بالحق می‌یابید و از طرف دیگر حق را در آن مظاهر جستجو میکنید و به توحید حقیقی که همان وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت است می‌رسید. یعنی کثرت‌ها را نیز در حق و بالحق یافته‌اید. إن‌شاءاللّه سه جلسه‌‌ی بحثی که در اعتکاف ماه رجب امسال عرض شد، کمک می‌کند. موفق باشید

9489
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: میخواستم بدانم این همه نفرین در دعای علقمه (حدود یک صفحه را) در موقع خواندن به چه کسی است و چه کسی را باید در نظر بیاوریم اللهم من ارادنی فارده... اللهم اشغله بفقر لا تجبره و ببلا لاتستره... و ادخل علیه فی جمیع ذلک السقم ولا تشفه... و آیا می توان شیطان را در نظر بیاورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان در مظاهرش شیطان است. بحث تقابل دو تمدن است، تمدن اُموی با همه‌ی لوازمش و تمدن توحیدی با همه‌ی لوازمش، از خدا می‌خواهید تمام ابعاد تمدن کفر و شرک را از حیات فعّال متوقف فرماید. موفق باشید
9491
متن پرسش
با سلام: من هر گاه در امری از خداوند میخواهم که هر چه برایم صلاح است در مسیرم قرار دهد، اگر در آن راه شکست بخورم و یا امکانات لازم فراهم نباشد خیلی سریع ناامید میشوم و دیگر آن راه را ادامه نمیدهم و یا انگیزه ام بسیار کم میشود و دلسرد میشوم و دیگر تلاش نمیکنم و با خود میگویم شاید صلاح نیست، این موضوع باعث شده که حتی دیگر انگیزه ی دعا کردن را هم نداشته باشم چون دائم فکر میکنم که شاید صلاح نباشد و یا از ته قلبم دعا نمیکنم و فقط درخواستم را به خدا میگویم ولی امیدی به اجابتش ندارم. این موضوع بسیاری از فعالیتهای مرا مختل کرده است. حتما شنیده اید که گفته میشود ادیسون هزار بار آزمایش هایش را انجام داد تا توانست برق را اختراع کند، اگر من ادیسون بودم و در همان ابتدای کار به خدا توکل میکردم و صلاح و مصلحتم را از خدا میخواستم با یکی دو بار آزمایش وقتی به شکست میرسیدم دیگر آزمایش را ادامه نمیدادم چون فکر میکردم که لابد صلاح نیست در نتیجه برق اختراع نمیشد. حال سوالی که دارم اینست که چگونه بر خدا توکل کنیم و یا بهتر بگویم چگونه صلاح و مصلحت خود را از خدا بخواهیم و در عین حال با تلاش و پشتکار امورمان را انجام داده و پیگیری کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید مکتب اسلام مکتب عقلانیت و معنویت است و لذا ما بر اساس عقل خود برنامه‌ریزی می‌کنیم و تا زمانی که عقل ما آن کار را تصدیق می‌کند نباید به عقل خود که حجت خدا در نزد ما است پشت کنیم. آری در دل کاری که داریم جلو می‌بریم از خدا میخواهیم عقل ما را منوّر گرداند تا به زیباترین شکل و عقلانی‌ترین نوع کار را ادامه دهیم. موفق باشید
9492
متن پرسش
با این که کتاب رزق شما را خواندم اما چرا ایمان نمی آوریم به این که رزاق خدا است ؟ ریشه حرص ما در چیست؟ چرا با اطلاعات مذهبی در زندگی احساس دینی نداریم؟ چرا آرامش نداریم، چه کار باید کرد، علت احساس پوچی در زندگی چیست؟ خیلی اهل دنیا نیستم اما شور رزق و آینده دارم. انسان گاهی خود را بین دو راهی حس می کند چه کار کنم که خود را تفسیر کنم، چه کار کنیم که اضطراب جای خود را به یقین بدهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه نسبت به رزق آزاد از حرص و مطابق وظیفه‌ی الهی عمل کنیم به همان اندازه خداوند رزّاق‌بودن خود را به ما مینمایاند. پس چاره‌ی کار اطمینان به خدا و اولیاء اوست. موفق باشید
9496
متن پرسش
سلام: عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم. سوالی که از استاد دارم در رابطه با بحث استخاره است. در چه مواردی و تا چه حد استخاره کردن مجاز است؟ در انجام بسیاری از امور ما در دو راهی تردید هستیم آیا میتوان استخاره کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که عقل و مشاوره با صاحب‌نظران جواب نداد، می‌توانیم استخاره کنیم. موفق باشید
9473
متن پرسش
ضمن سلام و احترام: در پاسخ سوال 9182 توصیه ی بسیار مفید 1) ورزش و 2) تقویت معارف توحیدی را در جواب شخصی که از وسواس گلایه کرده بودند فرمودید. این ترم که درس فقه داشتم متوجه شدم به لحاظ شرعی حرامه که شخصی که احتمال به وسواس میده یک سری از اعمال عبادی رو مجدد انجام بده یا یک سری کارهای مربوط به پاک و نجسی و آب کشی مجدد رو انجام بده. پیشنهاد می دم که این رو هم اضافه کنید که آدم های وسواسی اولین اشتباهی که در وسواس خود دچار می شن بی قید شدن نسبت به احکام شریعت در رابطه با اسراف و تکرار عبادات و برخی اعمال دیگر هست. ببخشید استاد دخالت کردم. و دومین اشتباه آن ها تعطیلی عقلشان و غلبه ی وهم بر اونهاست. که خود اسراف آب و ابطال وقت برای شستشوهای مکرر و نیز عدم خواندن نماز در اول وقت - به دلیل اینکه افراد وسواسی غالبا اول وقت نماز تا نیمه ی وقت مشغول طهارت و مقدمات نماز هستند - سبب کم عقلی می شه و بر غلبه ی وهم می افزاید. و نیز این رو اضافه بفرمایید که راه درمان وسواس پس از ورزش و کسب معارف حقه، اولا پایبندی به عدم تکرار عبادات و عدم شستشوی مجدد طبق احکام شرعی است و ثانیا بی توجهی به وسوسه ی شیطان که اگر شیطان چند بار ببینه آدم وسواسی به وسوسه ی او اهمیت نمیده، برای بار بعد دیگه انسان رو وسوسه نمی کنه و وقتی انسان از وسواس رها شد به گذشته ی خودش می خنده و احساس رهایی و آزادی می کنه. بازم ببخشید که حقیر دخالت کردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید
9474
متن پرسش
سلام استاد: اینجانب مدت دو سال است که ازدواج نموده ام اما اصلا از زندگی و همسر خود راضی نیستم و در این مدت حتی یک روز خوش نداشته ام. همسرم چند وقتی است که میگویید باردار است اما من هیچگونه رضایتی در مورد بچه دار شدن نداشتم و به اصرار و اجبار او باردار شده است چندین بار برای طلاق تلاش نمودم اما از طرف خانواده با مخالفت شدید روبرو شدم. نه امکان ادامه زندگی برایم مقدور است نه طلاق. فقط تنها پشت و پناهم خداست به بن بست رسیدم و نمیدانم چه کار باید بکنم. در هیچیک از موارد زندگی مشترک با همسرم اشتراک نظر نداریم بسیار یک دنده بی تجربه و خام است و نه راهنمایی مرا میپذیرد نه خانواده اش را. لطف کنید شما مرا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد در تخصص بنده نیست، با مشاوری که از نظر دینی آگاهی لازم را دارد موضوع را در میان بگذارید إن‌شاءاللّه مشکل حل می‌شود. توصیه‌ی اطرافیان را بی‌وَجه ندانید. موفق باشید
9478
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: پیرو سوالات مدیریتی یکی دیگر از مبانی فکری مدیریت غربی اخلاق پروتستانی است. نظریه های کلاسیک سازمان و مدیریت بر سازمان عقلایی تأکید داشتند. یکی از جلوه های عقلانیت جوامع مدرن غربی، سازمانهای عقلایی هستند که ضرورتاً به صورت سازمانهای بوروکراتیک ظاهر شده اند. ظهور شکل مدرن سرمایه داری صنعتی با سازمان عقلایی در ارتباط بوده است و این دو هم به شدت تحت تأثیر آیین کالوین [از فرقه‌های پروتستان]، پیوریتن [پیوریتنیسم یکى از شاخه هاى کالونیسم] و اخلاق پروتستان بوده اند. ماکس وبر عمده ترین مسئله توسعه سرمایه داری را «بسط روح سرمایه داری» می داند. او در جواب به این پرسش بزرگ که چرا نطفه های سرمایه داری، که در دیگر تمدن ها نیز موجود بوده است، فقط و فقط در مغرب زمین در جهت تحولی چنین عظیم و نظام یافته انعقاد یافته اند به خلقیات بورژواها توجه پیدا کرده است و می گوید آنچه را که دیگر تمدن ها کم داشته اند باید در همین جا جُست: آمادگی اخلاقی برای بسط روح سرمایه داری. 1- با توجه به نقش اخلاق پروتستانی در بوجود آمدن نظام سرمایه داری و در نتیجه سازمان و نظریه های مدیریت غربی خواهشمند است تحلیلتان را در این خصوص ارائه بفرمایید. 2- ما در مدیریت اسلامی به جای اخلاق پروتستانیسم چه چیزی داریم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته که می‌فرمایید نکته‌ی بسیار مهمی است و حقیقتاً وقتی کلیسا به نام مقدس‌مآبی چهره‌ای از خود نشان داد که مردم از کلیسای کاتولیک دلسرد شدند و از طرفی نمی‌توانستند از دین دست بردارند عکس‌العمل آنها یک نوع دنیاطلبی شد با ظاهری دینی و در پروتستانتیسم جواب خود را می‌گرفتند که آن جواب‌دادن به روح دنیاطلبی بود بدون ظاهر دینی، و این است آن نکته‌ای که در سایر ملت‌ها اتفاق نیفتاد و در غرب اتفاق افتاد و ما در مدیریت اسلامی باید از این موضوع مهم که ارتباط عالم ناسوت با عالم ملکوت است غافل نگردیم تا رویکرد اصلی جامعه هرچه بیشتر معنوی‌شدن افراد باشد و اقتصاد جامعه بر اساس حکمت اداره شود و نه بر اساس عقل اقتصادی کلاسیک. موفق باشید
9470
متن پرسش
سلام استاد: استاد مشکلی برای من پیش اومده، با توجه به اینکه آقا گفته تذکر لسانی واجبه وقتی بیرون میروم و این وضعیت حجاب را میبینم به هم میریزم و حتی همه فکر و ذکر بنده همین شده که چه جوری برخورد کنم، نمیدانم وظیفم چقدره؟ اگر بنا باشد به همه آنها تذکر بدهم که فقط باید تذکر داد و به هیچ کاری دیگه نمیشه رسید. چون بدحجابی خیلی غالب شده. وقتی میخواهم تذکر بدهم انگار دهنم قفل میشه. خیلی با خودم به خاطر این موضوع درگیرم. میترسم کوتاهی کنم. احساس میکنم که شیطان با استفاده از همین وسواس باعث شده از بقیه کارام بمونم نمیدانم تعادل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع امر به معروف به‌خصوص به صورت مستقیم با حاکمیت فرهنگ اسلامی و در آن حوزه‌ای که فرهنگ اسلامی حاکم است مورد نظر است و اکنون حوزه‌ی امر به معروف مثل قبل نیست که در شهر و یا روستایی محدود اگر کسی ظاهر دینی را حفظ نمی‌کرد همه موظف بودند او را متذکر وظیفه‌اش کنند. امروز شهرهای ما از فضای فرهنگی غرب متأثر است و آن‌قدر که باید به صورت فرهنگی جایگاه آن فرهنگ را نقد کرد و به طرف مقابل متذکر فرهنگ اسلامی شد نمی‌توان به صورت مستقیم متذکر وظیفه‌ای شد که افراد از آن غفلت کرده‌اند. تهاجمی فرهنگی رخ داده است باید این تهاجم را با ساز و کارهای فرهنگی دفع نمود. موفق باشید
9452
متن پرسش
با سلام: جناب استاد، در بسیاری موارد تصمیمات خیلی جدی برای آدم شدن و شروع سلوک میگیرم، بخصوص وقتی بسیاری از مباحث شما بویژه مباحث معصومین و سلوکی را پیگیری میکنم، ولی همسرم با رفتاهایش به راحتی تمامی رشته هایم را پنبه می کن. اخیرا تصمیم گرفته ام برای این کار به مساله طلاق فکر کنم. لطفا کمکم کنید. چون آدم شدن و قیامت و برزخ برایم مهم است به راحتی طلاق خواهم داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همسر شما مزاحم فعالیت‌های دینی شما نشود کافی است و لازم نیست با شما همراهی کند او رعایت حرام و حلال خدا را بکند، مستحبات به عهده خودش. موفق باشید
9456
متن پرسش
سلام علیکم: بعضا میگویند حضرت ابراهیم (ع) چه زیبا ادب فنا را رعایت فرموده آنجا که فرموده: «فاذا مرضت فهو یشفین» و مریضی را بخودش نسبت داده، ولی بنده میگویم آقام امام سجاد (ع) چه زیباتر فنایی داشته آنجا که همه چیز رو به خدا نسبت میده و در دعای چهارشنبه میفرماید «و امرضت و شفیت»: خودت مریض کردی و شفا دادی، نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هر دو نگاه، توحیدی است یکی نظر به شافی‌بودن خدا دارد و می‌خواهد بگوید عنان امورات بشر در دست خدا است و دیگری نحوه‌ای دیگر از حضور خدا را می‌نگرد و توحید خود را در عمق بیشتری ظهور می‌دهد. موفق باشید
9457
متن پرسش
سلام: من 41 سال دارم، فرصتی برای تغییر اخلاقیاتم هست؟ یا در من شکل گرفته؟ تغییر بعضیهایش برام سخت است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه تلاش کنید به همان اندازه بهره می‌برید در چنین سن و سالی اگر زود اقدام نکنید بعداً مشکل می‌شود. موفق باشید
9458
متن پرسش
سلام علیکم: 1_ استاد با اینکه بسیاری از علما تلاش دارند اخلاقشان نمایشگر اخلاق پیامبر (ص) باشد ولی تفاوت های زیادی رو مامیبینیم که هیچ دوست نداریم اخلاق پیامبر (ص) اینگونه بوده باشد و طبق روایات و داستانهایی که دیدیم اینگونه نبوده اند _ منظورم علمایی است که قبولشان داریم نه عالم نماها _ مثلا چند مورد: 1_ رفتم از عالمی که شاید هزار نفر در حرم پشت سرش نماز میخونن میپرسم معنای کلمه رمضان چیست؟ میگه تو چه کاره ایی! در حالیکه قطعا اگر پیامبر بودن اینطور نمی گفتند. 2_ از راه دور رفتم سراغ یک عالم ربانی دو سوال داشتم، بیشتر از یکی نگذاشت بپرسم و پشتش را به بنده کرد رفت _ حالا هر چند شاید ایشان وقتش شریفه ولی در کتب سنن النبی دیدم که گاهی مدت طولانی پیامبر سرپا می ایستادن و به مطالب کسی گوش میدادن و حیا میکردن ترکش کنن و خیلی دیگر ازین مغایرتها. استاد انشاءالله خدا که اینطور خشک نیست که عالمانش هستن؟ یعنی اینکه باهاش راحت هستیم و مدت طولانی حرف میزنیم ساخته ذهنمان نیست که؟ چون گفتن عالم عامل مظهر خداست و اینا که مثال زدم ربانی بودن و شما هم روشون قسم میخورید. 2_ اصلا استاد بنده میگم فقط اخلاق خدا و اهل بیت (ع) رو میپسندم، طوریه؟ کاری بکسی ندارم مگر اون کسیکه با آنچه از اخلاق اهل بیت (ع) دیدیم و شنیدیم مغایرتی نداشته باشه ولو اینکه خود شما هم باشید، ما گیج شدیم راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ملاک در اخلاق عملی هستند ولی همان‌ها به ما یاد داده‌اند اولاً: هر سؤالی را از هرکسی نکنیم ثانیاً: محذورات آقایان را در نظر بگیریم و تا آن‌جا که می‌شود عمل‌شان را حمل بر صحت بکنیم. موفق باشید
9462
متن پرسش
هر چند علی یونسی همچنان از موضع خود درباره نماد شیر و خورشید دفاع می‌کند، اما صحبت‌های چندی پیش وی در جمع یهودیان شیراز و طرح این مبحث موجب شکل‌گیری حاشیه‌های متعدد و انتقادات بسیاری نسبت به این مواضع دستیار ویژه رئیس‌جمهور شد. در همین زمینه برخی رسانه‌ها سخنان امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۰ اسفند ۵۷ در فیضیه را بازخوانی کردند که در این سخنرانی امام به صراحت با این نمادهای شاهنشاهی مخالفت ورزیده و آنها را آثار طاغوت عنوان می‌کنند. امام در این زمینه می‌فرمایند: «بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرم‌های ایران نباید آرم‌های شاهنشاهی باشد؛ باید آرم‌های اسلامی باشد. از همۀ وزارتخانه‌‏ها، از همۀ ادارات، باید این "شیر و خورشید" منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلام باید باشد.»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با سخنان نپخته‌ی آقای یونسی مخالفم، ولی عنایت داشته باشید آقای یونسی از شیر و خورشید برداشت دیگری دارد، او شیر را نماد حضرت علی«علیه‌السلام» و خورشید را نماد رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌داند و اگر بخواهیم به تمدن اسلامی نزدیک شویم باید حرف‌های همدیگر را بفهمیم و بعداً نقد کنیم. موفق باشید
9463
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: طاعات شما قبول درگاه حق. اینجانب در ماه رمضان روی این حدیث آقا رسول الله(ص) خیلی تفکر کردم که می فرمایند: چگونه باشید آنگاه که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند و شما هم امر به معروف و نهى از منکر ننمایید؟ گفتند: اى پیامبر خدا، چنین چیزى امکان دارد؟! فرمود: آرى، بدتر از این هم ممکن است، چگونه باشید آنگاه که امر به منکر و نهى از معروف کنید؟! گفتند: اى پیامبر خدا، مگر چنین چیزى می‏شود؟! فرمود: آرى، از این بدتر نیز می‏شود زمانى که معروف را منکر و منکر را معروف بپندارید؟! ( ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه حسن زاده - قم، چاپ: اول، 1382ش) استاد گرانقدرم، من واقعا گیج شده ام نمیدانم وظیفه ام نسبت به جامعه چیست؟ اکنون کار به جایی رسیده است که انگار من بخاطر حجابم یا بخاطر شرکت نکردنم در مجالس رقص و موسیقی باید از همه معذرت خواهی کنم! استادچرا اینگونه است؟ من میدانم عالم مردم عوض شده است و باید عالم انسان تغییر کند. اما اینقدر روزه سکوت گرفتیم که نه تنها عالم عوض نشد بلکه دیگر امر به معروف و نهی از منکر هم گویا بی فایده است. استاد گرامی ام! البته فکر نکنید این حقیر خیلی خانم مجتهده امین هستم. نه، من نیز دوران جاهلیت را گذرانده ام و مزه تلخ پوچی های دنیا را چشیده ام و در نهایت با معرفت نفس، خدای نفس خویش را شناختم. آری من از نهایت شب به طلوع فجر رسیدم و هنوز هم راهی بس دراز در پیش رو دارم. استاد مهربانم، شاید سرزنشم کنید از این سخن که میخواهم بگویم و بفرمایید تو کجا و نفحات رحمانی کجا؟ اما امسال شبهای قدر از از خداوند متعال خواستم برای رسالتم نسبت به خانواده ام و نسبت به همنوعانم یاریم دهد. آنگاه سوره ابراهیم علیه السلام در وجودم تجلی کرد، آیا وقت بت شکنی به مسلک ابراهیم خلیل برای من نرسیده است؟؟؟!!! (یا دلیل المتحیرین)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما همه وظیفه داریم هیچ‌کدام از ابعاد بت زمانه یعنی غرب را نپذیریم و به صورتی ریشه‌ای آن‌طور که رهبری عزیز جلو می‌روند با غرب و استکبار برخورد کنیم و مطمئن باشید وقتی معنای تمدن غربی به بی‌معنایی تبدیل شد بسیاری از مشکلات حل می‌شود لذا در امور فردی و امور اجتماعی با روش حکیمانه باید به غرب پرداخت. موفق باشید
9443
متن پرسش
سلام: در صفحه ی 108 کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» از یک دانشمند سوئدی جملاتی را آورده اید. نام نویسنده و کتاب ایشان را لطفا بگویید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی قبل در مجله‌ی کیهان فرهنگی دیدم و متأسفانه یادداشت نکردم. شماره‌های اولیه‌ی کیهان فرهنگی را باید بررسی فرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی