بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39811
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزگوار و آرزوی قبولی طاعات وقت شما بخیر؛ همانطور که شما هم در شرح جامع السعادات فرمودین دستور دین‌ به حمل بر صحت عمل افراد دیگر است؛ اگر ما می دانیم اخلاق فردی بر سوء استفاده از دیگران است؛ و یا فردی بارها نشان داده که خودخواه است، چطور می‌توان اعمال جدید این افراد را حمل بر صحت کرد؟ مگر نه این است که مومن باید تیزهوش و زیرک نیز باشد؛ چرا ما باید شرایط سوء استفاده دیگران از خودمان را فراهم آوریم؟ و هر باز از این افراد زخم بخوریم و باز هم حمل بر صحت کنیم؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تا آن‌جا که ممکن است باید کار اهل ایمان را حمل بر صحت کرد از آن جهت که جهت‌گیریِ آن‌ها در راستای حضور دینی است. ولی نه به آن معنا که بخواهیم خود را فریب دهیم. موفق باشید

39805
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقت شما بخیر. ببخشید ماه مبارک جایی نماز می‌رفتم، متولیان مسجد اصرار دارند مبلغی هدیه‌ بدن، خیلی اصرار داشتند اما قبول نکردم، هنوزم اصرار دارند که بازم قبول نکردم. بازم اصرار دارند، نظر شما چیه در این موارد؟ بویژه بحث نماز که یه مسأله‌ی ساده هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید هدیه را ردّ کرد. موفق باشید

39802
متن پرسش

سلام حاج آقا: ببخشید گاهی دیگران برای ناهار غذای بسیار لذیذ درست می‌کنند و من کم و مقدار ضروری می‌خورم. ولی بازم قوه خیالم از آن رنگ می‌گیرد. چگونه باید چنین غذاهایی خورد که خیال ما از آن اثر نگیره؟ و نمیشه به خواهر یا برادرمون بگیم غذای لذیذ درست نکنن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مرور می‌توانید با حضوری بالاتر از غذاها استفاده کنید که لذیذبودن آن‌ها، محورِ ذهن انسان قرار نگیرد مگر مفیدبودن‌شان برای سلامتی و قوت بدن. آری به گفته جناب سلمان فارسی: غذايى كه از حلق به گلو رود و سدّ رمق گشته و نيروى بندگى حضرت حقّ به هم رسد همان كافى و بسنده است؛ خواه آن آرد گندم و مغز گوسفند باشد و خواه جو بى‏ مغز. موفق باشید

39801
متن پرسش

آقا سلام: چجور بگم. حرف آخر رو همین اول می‌زنم، دلم آرامش میخواد و این داره منو می کُشه که میدونم آرامش میخوام و دارم از شما می‌پرسم. آه ای آرامش که امروزه چقدر تو، نامت آشنا و خودت در بین کوچه پس کوچه های جهان مدرن گم گشته ای. چند وقتی است که با خودم خلوت نکرده ام و دیگر دیوانه شدم از بس که شلوغم. این برام مسئله شده که نمیخواد جامعه را زیاد خوب کنیم جامعه خود به خود خوب میشه، اون چیزی که هست اینه که ما باید بدونیم خدا الکی یه کاریا نمی کنه. مثلا من این چند وقت نه حوصله خودم رو دارم نه پدر و مادرم، منی که قبلا این همه با بابام حرف می‌زدم، حالا با خودم میگم این حرفا به چه دردم میخوره، دلم میخواد به خودم بگم خفه شو، به خودم میگم خاک بر سر گوش کن به حرف مامان. اما از روی خرفتی این قدر پر رو بازی در میارم که آخر می‌بینم حرف درست رو مادرم می‌زد . حالا میان این ها نمی‌دانم این چه دردی است که بنشینم و برای کسانی مثل شما بگم. دلم میخواد شک نکنم، حالا اگه یک از خدا بی خبری بیاید و به من بگوید تو آدم مهمی هستی هر لحظه باید شک کنم به همه چیز، زمین و آسمان. دلم میخواد چشمم را ببندم و وقتی باز می‌کنم ببینم دوباره از نو زاده شده ام. که باشم من مرا از من خبر کن / چه معنی دارد اندر خود سفر کن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اخلاق را همیشه چیزی ورای اخلاق نگه می‌دارد که همان بصیرت اصیل انسانی است نسبت به بودنِ متعالی خود. بودنی که آدمی را تا بی‌‌نهایت معنا می‌کند و در این‌جا است که باید به انسان‌هایی نظر کرد که نمونه‌های بودنِ متعالی ما در هر زمان می‌باشند. آدم‌هایی که به جای گفتن و باز گفتن، آینه‌هایی هستند برای معنابخشی به زندگی به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «آینه‌ام، آینه‌ام، مردِ مقالات نِیَم / دیده شود حال من ار چشم شود گوش شما» به همان معنایی که دیدن در جای خود، فکرکردن است. امید است در شرح غزل شماره ۱۴۰ مربوط به جناب حافظ که در حال تدوین است؛ در این مورد نکاتی به میان آید. موفق باشید. 
 

39795
متن پرسش

سلام حاج آقا: به لحاظ سال قمری ۴۰ سال را رد کرده ام. گناه کارم. زیاد. ولی دوست دارم بنده صالح خدا شوم‌. اهل کشف و شهود شوم‌. تقریبا ۱۴سال است در این فکرم. ولی بارها زمین خورده ام. الان هم مثل گذشته اراده قوی ای ندارم. نمی‌دانم گیج شده ام. آیا امیدوار باشم؟ نصیحتی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا امیدوار نباشید؟!! مهم آن است که راه را در بستر شریعت همراه با معرفت، درست طی کنیم و آن تدبّر در قرآن است. حال چه اهل کشف و شهود بشویم و یا نشویم. موفق باشید

39791
متن پرسش

سلام اگر برایتان مقدور است پخش زنده مناجات خوانی در سحرهای اعتکاف و دعاهایی را که بعد از نماز صبح می‌خوانید را در کانالتان قرار دهید تا ما هم بهره‌رمند شویم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نبوده است که قابل ذکر باشد. مهم دعای صباح است که خوب است در غیر از ماه رمضان اگر فرصت داشته باشید هر روز صبح با آن مأنوس شوید که عرایض مختصری در شرح آن شده است. https://lobolmizan.ir/sound/750 جلسات 101تا 103 . موفق باشید

39782
متن پرسش

حالّی دلی باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛ بی‌اکسیر و پر از درد و با خون آلوده شده؛ بی‌همدمی؛ باز می‌گویم؛ باختن خود، و یافتن خود در آغوش دلی که دارم (دل را همان وجود یا حقیقت یا حتی خدا یا روح یا هر چه می‌خواهید نام بگذارید)؛ از خود می‌پرسم تسکین؟ تسکین می‌یابم اما برایم همه‌ی تسکین‌ها ناکافی‌اند؛ آرامم نمی‌کنند؛ گم‌شده؛ گم‌شده؛ گم‌شده؛ سردرگم؛ سردرگم؛ سردرگم؛ گم کرده‌ام حتی جسمم را و زندگی را؛ همه چیز را گم کرده‌ام و حتی دیگر نمی‌توانم کارهایی که برایم کار بودند را ادامه دهم حتی رسیدگی به جزئیات جسم و روح خود؛ و فقط به این نگاه دارم که «باختن خود و یافتن خود در آغوش دلی که دارم؛» چرا دروغ بخواهم بگویم؟ خیلی هم کَم آورده‌ام؛ کمبودها بسیارند و در اینجا دیگر توانی برای دلم برای ادامه دادن نمانده؛ با خود می‌گویم این هم جزئی از راه است منتهی زندگی نمی‌تواند بایستد تا من توان بیابم و من و من مانده‌ام... و دردی عمیق در تمام جانم ریشه دارد و من مانده‌ام... ادامه دادن برایم ناممکن شده که حتی گویی سر پا ایستادن هم برایم جان فرساست از شدت رنجی که در جانم است و جانم دیگر یاری نمی‌کند و من مانده‌ام، من مانده‌ام ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به ایمانی و حضوری نظر کرد که به تعبیر جناب حافظ : «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». در این رابطه خوب است به مباحث «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81  موفق باشید 

39774
متن پرسش

سلام و انوارالهی برشما استاد گرامی: چرا بعد از فوت افراد، اکثرا اینطورهستیم که خوبی های متوفی برامون پررنگ میشه؟ حتی از خیلی از خطاهای فرد خبر داریم اماغالبا حالمون اینطورمیشه که از اونا چشم پوشی می‌کنیم یا به نظرمون خطای بزرگی نمیاد، یا میگیم شاید اصلا این‌کارونکرده و من سوءبرداشت داشتم. این حس و حال از دلسوزی نسبت به از دست دادن شخص هستش یا با فوت شخص در تکوینی خاص قرارمی‌گیریم؟ یا دلیل دیگه ای داره؟ و چرا نمی‌تونیم این حس و حال رو نسبت به افراد، در زمان زنده بودن داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ مهمی است از آن جهت که شخصیت افراد را باید در وسعتی بیشتر از محدودۀ انتخاب‌های جزئی آن‌ها مدّ نظر داشت و به کلیّت اراده و شخصیت آن‌ها نظر نمود. امری که با رحلت افراد مدّ نظر می‌آید. و همان‌طور که می‌فرمایید خوب است در مورد افراد این‌طور فکر کنیم تا مرز انسان‌هایی که حقیقتاً در شخصیت خود فاسدند را از مرز انسان‌هایی که بعضاً خطاهایی از آن‌ها عادتاً سر می‌زند، تفکیک کنیم. موفق باشید

39771
متن پرسش

عرض سلام و ادب استاد: در ماه مبارک حس عجیبی برایم تجربه می‌شود شاید خیلی ساده ولی شیرین، حس نزدیکی به خدا، در محضر او بودن، و درک و لمس محبت و مغفرت او. همیشه انتظار می‌کشم برای این ماه چرا که تنها در این ماه می‌توانم رحمت خدا را لمس و درک کنم. اما در بقیه روزهای سال خیلی وقت ها حس می‌کنم دیگر آن رحمت، به آن شدت در دسترس نیست و دلتنگ می‌شوم و عموما غیر از ماه مبارک آنقدر که از خدا خوف دارم و جلال و عظمتش را درک می‌کنم نمی‌توانم امید به رحمتش داشته باشم. نمی‌دانم چطور بگویم، دلم می‌خواهد در طول سال بتوانم همان خدایی که در ماه مبارک می‌بینم، درک کنم. آیا می‌توان کاری کرد، انسی که در این ماه ایجاد می‌شود ادامه پیدا کند؟ آیا این حس خاص ماه مبارک است؟ نمی‌دانم دقیقا چگونه بیان کنم ولی انگار انسان باری دیگر هود را در نسبت با حق میابد، چگونه می‌توان از این نسبت احیا شده پاسداری کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». و از این جهت فرموده‌اند ماه رمضان، «آغاز» است تا تقوا را که همان خودنگهبانی است در آن میدان احساس کنیم و به لطف الهی در طول سال در آن بستر خود را ادامه دهیم. موفق باشید      

39767
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت خدمت استاد طاهرزاده: این سؤالم شاید ناشی از انتزاعی نگاه کردن به قضیه باشه ولی برام سوال شد که اگر در شب قدر مقدرات ما رقم میخوره درکش به چه کار ما میاد؟ وقتی ما در تقدیرمون سیر می‌کنیم جایگاه درک تقدیرمون دقیقا کجاست؟ یعنی مثلا عملمون متفاوت میشه با درک متفاوت داشتن؟ پس تقدیر به چه معناست؟ مگه تقدیر مشخص کننده سیر فرد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در درکِ شب قدر است، به این معنا که به چنین حضوری می‌توان فکر کرد و خود را با نیایش با خداوند به هر صورتی که ممکن است؛ در آن حضور قرار داد تا به زیباترین تقدیر نایل شویم. تقدیری که مسلّم، امری انتزاعی و مفهومی نیست که بتوان آن را با فکر درک نمود، بلکه افقی است که در مقابل جان انسان گشوده می‌شود تا در معرض انوار و الطاف الهی قرار گیرد. موفق باشید  

39765
متن پرسش

بسم رب محمد: دوباره نهیبی بر قلب آمدن، مثل همیشه و مثل هر لحظه و در این ایام لحظه به لحظه و باز اراده کردن و پس از مواجهه‌ای ناتمام نشستن و خودخوری کردن و هیچ ندانستن. و باز آرزو کردن و باز نشستن و اینگونه چندین سال راه‌جویی کردن و نمی‌دانم. آری! قرآن را می‌گویم. قرآن عزیز گویا ملائکه از ادبار می‌زنندم که تو مال اینجا نیستی و باید کاری برای خویش بکنی و ادراک می‌کنم و تا اراده روبرو شدنم را تجربه می‌کنم، از روبرو می‌زنندم که آماده نیستی و بی‌عالمی. که فرمود: «وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ * ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ». نه می‌توانم رهایت کنم و دست از تو بکشم (شاید هم تو نمی‌توانی) و نه وسعت روبرو شدنش را دارم. چه سال‌هاست که آرزویت می‌کنم. چه لحظه‌هاست که وجودم از آتش نداشتنت می‌سوزاندم. چه قبض و بسط‌ها که نمی‌کشم‌. در یکی از جلسات سوره فتح به قول یکی از دوستان: یا عالم داری یا بی‌عالمی و هیچ راهی نداری. آری! نمی‌شود عالم‌دار بود و اینقدر خویش را تنگ و بی‌وسعت یافت. همین دیشب بیچاره بودم. طاقت و تاب هیچ چیز را نداشتم. تنها به اعتبار انجام وظیفه الهی بیدار ماندم و قرآن به سر گرفتم. بماند که از سر بیچارگی صفحاتی از «بلای بی‌تاریخی و جهان آینده» دکتر داوری رو هم تورق کردم. بماند. اوایل جلسات سوره فتح اراده کردم که باید بخوانمت، اما گویا دامن از دست آلودگان_ بی‌عالمان و نامحرمان_ می‌کشی. گاه چه خسران‌زده خویش را می‌یابم. و گاه می‌گویم که گویا داری تربیتم می‌کنی و منتظر بزرگ شدن و زبان باز کردنم هستی تا بتوانم با تو سخن بگویم. نمی‌دانم اما شاید ایمان همین باشد. و به قول شما نه گریه‌ها و نه دعاها و نچیز دیگری، که ایمان چیز دیگری است. والسلام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به هر حال این مائیم و همان حال و احوالاتی که می‌فرمایید با هر نامی که بخواهید آن احوالات را بنامید. فرمود: « نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم». باز تأکید می‌شود نام این نوع حضور را هرچه می‌خواهید بگذارید مهم نیست، مهم آن است که متوجه باشیم این قصۀ همۀ ما که می‌توانید آن را بشر جدید بنامید، در این تاریخ است که نه می‌تواند در دیروز خود حاضر باشد و با امثال شیخ بهائی بزرگ هم پیاله شود؛ و نه می‌تواند در فردایی که معلوم نیست چه فردایی است، حاضر گردد. بنده نام این نوع حالت را چنین می‌دانم که فرمود: «دوست دارد یار این آشفتگی» و بنده نه تنها نسبت خود را با جنابعالی در چنین حالتی احساس می‌کنم، بلکه گمان دارم آنانی که در جستجوی نسبت خود با پیامبری می‌خواهند باشند که قصۀ او با «إقرأ» شروع شد، خواندن چیزی که چیز مشخصی نبود مگر آن‌که تنها با خواندن شروع شد و قرآن در همان خواندن به ظهور آمد. آری! نمی‌توان نسبت با چنین پیامبری و با چنین حضوری بیگانه بود. آیا این همان سخن جناب نیچه نیست که فرمود باید در دهانۀ آتشفشان منزل کرد؟ چرا گمان می‌کنیم باید در این آخرین زمان، سر و سامانی داشته باشیم. حتماً ملاحظه فرموده‌اید که بنده مکرراً به این غزل جناب عطّار نظر دارم که می‌فرماید: 
دی زاهد دین بودم، سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم، سر دفتر دانایی
ترسا بچه ایم افکند از زهد به ترسایی
اکنون من و زنّاری در دیر به تنهایی
امروز دگر هستم، دُردی کشم و مستم
در بتکده بنشستم، دین داده به ترسایی
نه محرم ایمانم، نه کفر همی دانم
نه اینم و نه آنم، تن داده به رسوایی
دوش از غم فکر و دین، یعنی که نه آن نه این
بنشسته بدم غمگین، شوریده و سودایی
ناگه ز درون جان، در داد ندا جانان
کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی
پس گفت در این معنی، نه کفر نه دین، اَوْلی
بر شو تو ازین دعوی گر سوخته مایی
موفق باشید            
 

39751
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: عرض ادب و احترام و نور بر استاد، اولا که خیلی دعامون کنید، دوما می‌خواستم از مباحث کانال مطالب ویژه و صبار و تفکریسم خیلی تشکر کنم که خیلی واضح و زیبا دارن در یک راستا و در سطوح مختلف میجنگن و ما رو هرکدوم به نحوی به تفکر دعوت میکنن. واقعیتش من خودم با تفکریسم وارد مباحث دیگه شدم و چقدر لذت بخش شد مباحث آقای موسویان و اخیرا هم همون شرح حدیث معراج! اصلا فکرش رو نمی‌کردم با چند تا جلسه جوان و انتخاب بزرگ و چند تا جلسه معرفتی دیگه از آقای وحدتی و چند جلسه از آقای موسویان یهو خودم رو در آغوش مباحث شما ببینم! خدا رو شکر می‌کنم واقعا و چقدر زیباست اینکه تو هرسطحی کسی هست که دستمون رو بگیره و چقدر زیباست که الان خدمت خودتون میتونم سوال بفرستم واقعا ذوق زده شدم نمیدونم چی میگم. فقط میتونم بگم خدا رو شکر کاش زودتر میتونستم مرتبط بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ این امور حکایت از آن دارد که خداوند بندگان خود را رها نکرده است و از این جهت همۀ ما باید خدا را شکر کنیم. موفق باشید

39747
متن پرسش

با سلام: طاعات قبول. آیا منظور از روح «تنزل الملایکه» شخص خود خانم حصرت الزهرا می‌باشد یا تجلی و حقیقتی از طرف خانم هست؟ آیا اصلا رابطه ای با حضرت خانم دارد یا نه؟ و آیا رابطه ای نیز با عالم مثال نیز داشته؟ آیا این تنزیل، از عالم جبروت میاد؟ تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شب قدر امری است رازگونه. به همین جهت توجه به رازگونگی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» در تاریخ اسلام که تا حدّی قابل توجه است؛ می‌تواند امری باشد که ما را متوجه رازگونگی شب قدر نماید. موفق باشید

39746
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: در رابطه با سوال ۳۹۷۴۵، منظورم این بود که مشکلم مانند عینیت ذات و صفات بود. اما ظاهراً آنطور که من از پاسخ شما فهمیدم، این تمرکز من در وحدت و یگانگی حضرت حق ممکن است، در مرحله واحدیت یا احدیت یا هویت غیبیه باشد. آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در نماز آنچه باید مدّ نظر باشد حضوری است که قلب، در کلیّت خود در نسبت با حضرت معبود تصدیق می کند، امری آزاد از این نوع اصطلاحات عرفانی. موفق باشید

39745
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامیم: دارم شرح مصباح الهدایة را کار می‌کنم. مشکلی برام بوجود آمده است. نمی‌توانم در هنگام نماز خواندن روی وحدت حق تمرکز کنم. وقتی به حق می‌رسم توی ذهنم (هویت غیبیه، احدیت و واحدیت) است. این تمرکز بر یگانگی را چگونه بدست آورم. با تشکر از زحمات استاد گرامیم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در اختیار ما نیست. این مائیم و واردشدن در محضر حق تا حضرت محبوب هرطور صلاح دانست رُخ بنمایاند. موفق باشید

39743
متن پرسش

سلام و عرض ادب استاد: امیدوارم بنده و همسرم رو در این شبهای عزیز قدر دعا بفرمایید. غرض چند سوال در رابطه با شبهای قدر بود که از خدمتتان می‌پرسم: هدفم از این سوالات بازخوانی فهم عمیق خویش از شبهای قدر است و اگر خدا بخواهد کمکی هم شود به کاربرانی که سوالات بنده را می‌خوانند و پاسخهای نورانی حضرتعالی را می‌بینند. یعنی شاید برخی از پاسخهای حضرتعالی را بدانم ولی هرساله عادت دارم یک بازخوانی می‌کنم و آن را تکمیل تر می‌کنم. ۱. چه کنیم رابطه ما با شبهای قدر به طور عمیق برقرار بشود و این ارتباط همیشه وصل بماند؟ ۲. در باطن عالم رابطه ما شبهای قدر به چه نحوی است؟ ۳. چه متون و یا صوتهایی را دنبال کنیم که به عمق شب قدر وارد شویم؟ التماس دعای فراوان داریم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مهم توجه به میدانی است که به عنوان شب‌های قدر مقابل ما گشوده می‌شود و احیای شب قدر یعنی توجه به افقی که خداوند با نزول ملائکه و روح در مقابل ما به صورت اجمال باز می‌کند. ۲. همین‌که شب قدر حالت اجمال دارد حکایت از حضوری است باطنی که در مطلع فجری که بعداً پیش می‌آید آن اجمال به تفصیل می‌گراید، به همان معنای تفاوت انزال و تنزیل. که انزال، نزول دفعی و کلّی است که مربوط به نزول شب قدری است. و تنزیل، نزول تدریجی و ظهور تفصیلیِ باطنِ شب قدر است در روزهای آینده. بنابراین ان‌شاءالله ما در شب‌های قدر در معرض هویت باطنیِ حقایق قرار می‌گیریم و به همین جهت چندان لازم نیست که حالی جزئی را در آن شب احساس کنیم. ۳. نکاتی تحت عنوان «ما و شب‌های قدر» در کانال «مطالب ویژه» مطرح شده است که ذیلاً می‌توانید آدرس آن‌ها را ملاحظه فرمایید. به امید آن‌که نسبت به شب قدر حضور خوبی مدّ نظر قرار گیرد. موفق باشید              
1- https://eitaa.com/matalebevijeh/18936 2- https://eitaa.com/matalebevijeh/18937 3- https://eitaa.com/matalebevijeh/18938 4- https://eitaa.com/matalebevijeh/18941 5- https://eitaa.com/matalebevijeh/18942 6- https://eitaa.com/matalebevijeh/18945 7- https://eitaa.com/matalebevijeh/18946 8- https://eitaa.com/matalebevijeh/18949
         

39729
متن پرسش

دو سوال داشتم که البته مرتبط نیستند. یکی اینکه درباره صدقه که فرمودند مکرر بودنش موضوعیت داره، میدونید که اینترنت بانک یه امکان داره که یه دستور براش تعریف کنیم که هر روز فلان مبلغ از حسابمون به صورت خودکار کم کنه و به حساب دیگه واریز کنه، آیا اینکه یک بار این دستور رو براش تعریف کنیم میتونه مصداق هر روز صدقه دادن باشه؟ یکی هم اینکه این دعاهای مختلف مثل «اللهم اغن کل فقیر و اشف کل مریض» و... همه دعاها که همه خوبی های فردی و اجتماعی رو برای خودمون و همه دیگران می‌خواهیم، حالا یک وقت هست ما میخونیم، میگیم خب چرا هنوز فقیر هست و...؟ پس این دعا ها مستجاب نشده، ولی خب وقتی فکر می‌کنم که این دعاها رو هر روز همه خوبان و عرفا و اولیا و در راسشون امام زمان و همه ائمه خوندند و قطعا ائمه و بزرگان وقتی می‌خواهند مقیاس کلان جهانی و اجتماعی رو هم در دعاشون در نظر دارند آن وقت استجابتش به چه معنی میشه؟ در واقع میشه از نگاه ظاهری ما بگیم قطعا این دعاها مستجاب نشده؟ یا اینکه همه اش در تعجیل فرج جمع میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده همان کاری که میکنید مصداق صدقۀ جاریه به حساب می‌آید. ۲. در این رابطه می‌توان به این نکته فکر کرد که فقرا را خداوند وسیلۀ امتحان اغنیاء قرار داده و فرموده: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ «24» لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «25» (معارج). بدین معنا که برای سائل، حق معلومی در اموال اغنیاء هست، وگرنه از آن جهت که فقرا بنده‌های خداوند هستند، نمی‌گذارد درمانده شوند. موفق باشید

39718
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ما به زندگی حیوانی خو کرده ایم در حدی که گاهی نمی توانیم تشخیص بدهیم چه چیزی ما را آلوده و کثیف می کند. منظورم حرام نیست. منظورم مواردی است که در حلال و حرام بودن آن به سبب یه سری مسائلی که شنیده ایم تردید می کنیم و یا مسائلی که در نگاه اول یه فرد معمولی مومن، حرام به نظر نمی رسند ولی نفس ما را آلوده می کنند. سوال من این است که بارها و بارها این اتفاق می افتد و گویی هر گناهی باید یک بار اتفاق بیفتد تا متوجه شویم روح مان را آلوده می کند تا از آن دست بکشیم و بفهمیم که این گناه است و به اطمینان قلبی برسیم که نباید به آن نزدیک شویم. و چقدر تلخ و رنج آوره وقتی در سیمای خود٬ پاکی از دست رفته به خاطر یک خطای در ظاهر ناچیز و بی ارزش را به نظاره می نشینیم. چه باید کرد؟‌ آیا راه «سریع» برای پاک شدن دوباره وجود داره؟‌ بهترین پاک کننده چیست؟‌ وقتی بعد از تضرع و گریه و زاری باز هم ناپاکی می بینیم؟ چگونه از این غصه ها رها شویم؟‌ و آیا اصلا باید این موضوع برایمان مهم باشد یا نباید حتی به پاکی چهره ها دل بدهیم و نباید آن را اصل بگیریم؟ با این موضوع که هر کس به سیمایش شناخته می شود چه می توان کرد پس. ممنون می شوم این سرگشته را چراغی باشید. یا دلیل العاصین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ اساتید محترم باید در امور معرفتی و عبادی برای خود برنامه داشته باشیم و مطابق آن جلو برویم تا ان شاءالله موانعِ پیش رو یکی بعد از دیگری حذف شوند. موفق باشید

39717
متن پرسش

با عرض سلام: مشکلی که هست اینه که همیشه خوابهای ترسناک می‌بینم. اینقد که با وحشت از خواب بیدار میشم و بیش از حد خواب می‌بینم. قبر تاریکی آدم های ترسناک کسانی که میخوان اذیتم کنن یا من و بترسانند و این موضوع مال چندین ساله از وقتی نوجوان بودم این خوابها رو میدیدم. راه حلی از علما یا امامان می‌خواستم ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم رجوع به معارفی است که ما را متوجۀ رحمت واسعۀ الهی بگرداند تا خواب‌های ما نیز صفای خود را داشته باشد. موفق باشید

39713
متن پرسش

نماز شب ها تمرکز نداریم و حضور قلب نیست و گاهی اوقات میگیم خیلی خسته ایم و اصلا حس نیست؛ اینجا باید بخونیم حتی بدون حضور قلب و خواب آلودگی یا بزاریم بعدا؟ البته احساس می‌کنم نماز شب رو قبل هرکاری خوندن حتی با خستگی بهتر از خوندن اون بعد از کارهاست با سرحالی، چون نور نماز شب به خود خواب هم اثر میده و از بین می بره و تجربه بوده با این حالت کسلی و خستگی رفته و یجورایی درمانه ولی در کل نمازها بدون حضور قلب و توجه هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون آن‌که به خود سخت‌گیری کنیم، اگر بتوانیم بخصوص در موقعیتی مثل ماه رمضان، نماز شب را حتی در حدّ دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر، به‌جا آوریم خوب است. موفق باشید

39696
متن پرسش

سلام علیکم: طاعاتتون قبول باشه استاد عزیز. سوالی داشتم در رابطه با نماز غفیله. آیا روایتی که راجع به نماز غفیله که امام سجاد در دربار یزید به یزید می‌فرمایند نماز غفیله بخوان تا توبه ات درباره کشتن امام حسین قبول بشود و حضرت زینب (س) اعتراض می‌کنند که چرا به قاتل پدرت نماز غفیله پیشنهاد می‌دهی بخواند و امام می‌فرمایید یزید موفق به این نماز نمی‌شود آیا این روایت صحیح است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم حدیث مطرح‌شده چه اندازه معتبر است؟ ولی می‌توان در مورد آن فکر کرد از آن جهت که آیا در ذکر «سبحانک انی کنت من الظالمین» که نمازگزار در نماز غفیله اظهار می‌کند اشخاصی مانند یزید می‌تواند چنین بگویند و متوجه ظالم‌بودنِ خود بشوند و به سبحانی خداوند پناه ببرند؟ موفق باشید

39682
متن پرسش

سلام علیکم استاد: طاعاتتون قبول باشه ان شاءلله. دختر خانومی ۲۱ ساله دانشجوی حقوق از بنده پرسید تو اعتکاف گفتن اجازه همسر برای اعتکاف لازم است ولی موقع انتخابات و راهنمایی ۲۲ بهمن میگن اگه شرکت نکنین معصیت کردید و اجازه همسر لازم نیست چرا زن برای عبادتی مثل اعتکاف باید اجازه بگیره ولی به مسائل سیاسی که میرسه اجازه لازم نیست لطفا جواب قانع کننده ای برای این خانوم جوان بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان این‌طور فکر کرد از آن جهت که اعتکاف یک امر مستحب است و لازمۀ آن خروج از منزل می‌باشد اجازۀ همسر لازم است. ولی حضور در صحنه‌هایی که مقابله با کفر و استکبار می‌باشد و به اصل اسلام مربوط است؛ موضوع، متفاوت است. موفق باشید

39678
متن پرسش

سلام استاد: ان شا الله خدا به شما عزت دو دنیا دهد. در دوران دانشجویی به یک خودآگاهی نسبت به آنچه هستم آنچه باید باشم و مسیری که باید طی کنم داشتم حتی خطاها و اثرات آن بر مسیرم را به الطاف حضرت حق متوجه می شدم. هر زیارت مشهد برای من مملو بود از حس آرامش و حتی توبیخ از ترک فعل ها و خطاها و البته دریافت های معنوی که مقداری از آنچه باید طی کنم را پیش رویم قرار می داد و نگاه امام رضا و هدایت ایشان برایم بسیار آشکار بود و رزق های مشهدم در سال زیاد بود. مدتی است خودآگاهی که داشتم از بین رفته است و گویا در بیابان تاریکی قدم می گذارم که نمی دانم هر قدم مرا از مقصد دور کرده یا نزدیک. آنچه قبلاً دریافتم دیگر نیست مثل همان علم حضوری که شما در مباحثتان مطرح می کنید. رزق مشهدم کم شده است و دیگر نه تنها از آن دریافت ها و رزق های معنوی خبری نیست و آن حس آرامش بعد از حرم و مشهد وجود ندارد بلکه هر بار که برای زیارت به مشهد می رویم یک اتفاقی ناراحت کننده می افتد که حس و حال و فرصت زیارت را از ما می گیرد. و این داستان هر باز تکرار می شود من به هر دری زده ام و از هر چه فکر می کردم خطا بوده توبه کرده و از امام رضا عذرخواهی کرده ام اما این گره انگار کور تر می شود خواهش می کنم اگر می توانید راهنمایی ام کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در مسیر رجوع به حضرت محبوب همین‌طور است که نفحات و خطورات معنوی ابتدا می‌آیند تا ما را تشویق کنند به سوی معارفی که باید درک کنیم. معارفی که آن احوالات را برای ما نهادینه می‌کند و از این جهت اگر با معارف توحیدی و تدبّر در قرآن کار را ادامه دهیم، آن احوالات با حالتی بسی عمیق‌تر به سراغ انسان می‌آید و در واقع حکم «مما کسبت» پیدا می‌کند. موفق باشید

39673
متن پرسش

سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز می‌شود و انگیزه‌ای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه می‌خواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم می‌کند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدان‌ها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحران‌ها است که برکات زندگی شکل می‌گیرد. موفق باشید

39672
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی هست که احساس می‌کنم نمازهام هیچ فایده ای نداره و کلا چند وقتی هست که حال و حوصله نماز خوندن ندارم و نماز خوندن احساس ناخوشایندی داره برام و این خیلی اذیتم میکنه و چند روزی که روزه می‌گیرم اصلا احساس روزه بودن ندارم احساس می‌کنم فقط دارم گشنگی می‌کشم ولی سال قبل زمانی که روزه بودم خیلی حس خوبی داشتم و احساس می‌کردم خیلی به خدا نزدیک تر شدم ولی الان مثل این میمونه که دارم رژیم میگرم همین. نمیدونم چیکار کنم. لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعدۀ قلب است که گاهی در «قبض» و گاهی در «بسط» می‌باشد و خداوند هم همین را دوست دارد که ما در هر دو حال بندگی او را ادامه دهیم. موفق باشید

نمایش چاپی