بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39628
متن پرسش

سلام و نور و رحمت خدمت استاد عزیزم: استاد آیا ماه مبارک رمضان جلوه ای از آیه عند ربهم یرزقون است؟ بنظر معنایی از ضیافت الله باشد. آیا این تعبیر درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ خوبی است به همان معنایی که حضرت حق می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۱۸۳) اگر خداوند فرمود: هان ای اهل ایمان! روزۀ ماه رمضان بر شما تکلیف و نگاشته شد همان‌گونه که بر دیگر موحدان در طول تاریخ چنین شد؛ «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» به این امید که به تقوا نایل شوید. پس باید به روزه‌داری به عنوان زمینه‌ای نظر کرد که روحی و معنویتی را به افراد و به جامعه برمی‌گرداند که آن «تقوا» است. روحیه‌ای که به حکم «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» انسان‌ها را به ایمانی خاص مفتخر می‌کند. موفق باشید    

39610
متن پرسش

سلام حضرت استاد: آیا مناجات درستی کرده ام؟ خدای من مناجات شعبانیه می‌خوانم و به این فراز ها که می‌رسم یاد آشنایی که انگار خیلی به ما نزدیک است می‌کنم. الهی من تعرف بک غیر مجهول، ای خدای من کسی که به تو معروف شد دیگر مجهول و بی‌نام و نشان نمی‌شود. غیر از این است که ابلهان روزگار با ۸۵ تن بمب می‌خواستند سید حسن نصرالله را محو کنند؛ ولی غافلان نمی‌دانند که تو اراده کرده‌ای او شناخته‌تر شود. و حتی دشمن در مکر الهی بازی کند اینجاست که همه چیز اراده تو می‌شود؛ حتی دشمن! و من لاذ بک غیر مخذول و ای خدای من کسی که به تو پناه ببرد خوار نگردد. امروز حضرت آقا روحی له الفداء فرمودند: «حضرت سید حسن نصرالله در اوج عزت است.» به راستی پناهی بهتر از این هم وجود دارد. و من اقبلت علیه غیر مملوک و هر کسی را تو به او توجه کنی بنده دیگری نمی‌شود و ای خدای من سید حسن را برای خود برگزیدی «اصطفاک لنفسی» و او هم گردن خود را به طوق آمریکا و اسرائیل نینداخت و بنده دیگری نشد. الهی انّ من انتهج بک لمستنیر ای خدای من هر که به تو راه یافت نورانی گردید الان سید عزیز نورانی‌تر از همیشه است نوری که خاموش نخواهد شد. «یریدون لیطفئو نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کره الکافرون» و ان من اعتصم بک لمستجیر و قد لذت بک یا الهی و حالا هرکه به تو پناه برد پناه می‌یابد و من به تو پناه می‌برم ای خدای من چون سید عزیز به تو پناه برد و پناه یافت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و حقیقتاً ما از طریق امثال آن مناجات شریف، زندگی و مناجات خود را معنا می‌کنیم و چه عطای بزرگی است چنین مناجاتی که ما را در جهان خود به خود می‌آورد تا معلوم شود در کجای تاریخی که در آن هستیم، باید بایستیم تا در جای درستی ایستاده باشیم. خوشا به حال شهداء و شب‌های دارخوئین و دعای کمیل. و خوشا به حال آنانی که در ماه رمضانی که در پیش است با مناجات شریف «ابوحمزۀ ثمالی» معنای خود را و معنای حضور در جهانی که هستند را تجربه می‌کنند. بنده همواره به رفقای عزیز توصیه کرده‌ام اگر هر شب ماه رمضان فرصت اُنس با همۀ مناجات «ابوحمزه» نیست؛ هر شب با قسمتی از آن مأنوس شوید.  موفق باشید              

39603
متن پرسش

با سلام و احترام و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد طاهری زاده: من مدتهاست بحمدلله در مباحث دینی و معرفتی مشغول مطالعه هستم و خوشه چین سفره با برکت استاد طاهرزاده هم بوده ام ولی در عین حال اضطراب فراوانی در وجودم هست بدلیل عدم مطابقت عمل با چیزهایی که فراگرفته ام. نماز شب، یا مراقبت در سلوک یا کنترل زبان و امثال اینها را نمی‌توانم کامل انجام دهم و ضعف دارم ولی اشتیاق فراوانی به علم و معرفت و قرآن دارم. این دوگانگی بسیار مرا آزار می‌دهد. از طرفی هم استادی در معارف دارم که بسیار عملگراست و این نیز مزید بر اضطرابم شده. لطفا راهنمایی بفرمایید تا بتوانم اندکی آرام گیرم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان سخت‌گیری نکنید. به لطف الهی در مسیر کسب معارف عالیۀ معنوی، انسان به تقوایی می‌رسد که خود را از لغزش‌ها نگهبانی می‌کند و خودِ خداوند به ما وعده داده که با روزه‌داری در ماه رمضان، امیدوارِ رسیدن به آن تقوا باشید. موفق باشید

39574
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیزم: بنده جوانی هستم که به لطف خدا علاقه مند و توانمند جهت حضور در عرصه های تصمیم گیری و مدیریتی کلان، در نظام اسلامی هستم، چرا که از خداوند متعال خواستم برای حکومت اسلامی و تحقق اهداف آن، تاثیر گذاری عمیق و وسیعی را داشته باشم. ولی بحث اینجاست که بایستی برای تحقق آن هدف مهم برنامه ریزی لازم جهت رشد در نظام اداری را داشت و عقل این مهم را تأیید می کند. اما مسئله مهم‌ بنده این است که چگونه باید این پله های ترقی را طی نمود که مخالف با اخلاص و معنویت و عزت نفس بنده نباشد. الان وقتی مشاهده می کنیم معمولا رشد افراد قائم به اشخاص و جریان ها بوده...!! استاد عزیز حقیقتش چگونه باید این روند را طی کرد که خدشه به اخلاص، معنویت و عزت نفس انسان وارد نشود!؟ از طرفی این نکته مهم مورد توجه است که خدمت خالصانه در نظام اسلامی براساس مأموریت الهی است و باید از خدا انتظار آن را کشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هر آنچه به حکم وظیفه و توانایی‌های خود برایتان پیش می‌آید و می‌توانید انجام دهید را، انجام دهید و از آن به بعد خود خداوند است که وقتی ما با نیت خالص جلو برویم، مسیرهای بعدی را می‌گشاید. آری! به خوبی متوجه هستید که نباید در این موارد فخرفروشی کرد. موفق باشید

39571
متن پرسش

سلام و احترام: بنده بیست سال سن دارم و حالاتم خیلی متحول نسبت دو سال پیش خود شده. از درون حس گمشدگی و گاهی اوقات هلاکت دارم، چراکه نمیتونم برای ائمه کاری کنم که اونا شاد و رضایتمند باشن، نمی‌دونم چرا هیچ کاری حس شادمانی رو در من زنده نمیکنه! حس می‌کنم گرفتن دست گناهکاران و افرادی که راه را گم کردن هدف خلقت منه. چون با اون فقط حس خوبی دارم. هرروز خودم رو دوره می‌کنم و محاسبه، اما انگار نمیدونم دارم چیکار می‌کنم. نمی‌دونم دنبال چی هستم. فقط فکر می‌کنم هدف اصلیم مستی خداست به واسطه اهل‌بیت و این کار مرگ را لازم دارد، مرگ دنیایی، اما نمی‌دانم چه مرگی مناسب من است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد هر اندازه انسان در معارف توحیدی عمیق و عمیق‌تر شود، اعمال او مؤثرتر خواهد شد بخصوص در این دوران که رهبر معظم انقلاب بر جهاد تبیین نظر دارند در مقابل تهدید نرم‌افزاریِ دشمن که سعی در دست‌کاریِ افکار عمومی دارد. اخیراً عرایضی تحت عنوان «برکات محاسبۀ عمل» شده است. خوب است سری به آن بزنید. موفق باشید  https://eitaa.com/matalebevijeh/18759

39559
متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: نا امید از زندگی نیستم، تصور می‌کنم پر از امیدم و برنامه ریزی درست و دقیق و هدف مشخصی دارم. الحمدلله توفیق داده خدا و روزانه تلاش می‌کنم، آخر هفته ها و آخر ماه ها و آخر سال‌ها ثمره تلاشم رو بررسی می‌کنم؛ شاید به عین آنچه در ذهن داشتم و ترسیم کرده بودم نرسیدم، گاها در طی مسیر متوجه مسیرهای جدید و شکل و شمایل و نحوه متفاوتی می‌شدم و شاید به ثمره بهتر یا متفاوت اما خوبی می‌رسیدم. به هر حال به این باور رسیدم شکست از همان نقطه ای آغاز می‌شود که انسان تلاشی نمی‌کند. وقتی دارم تلاش می‌کنم و حرکت می‌کنم و پیگیرانه و امیدوارانه در پی تحقق اهداف می‌روم شکست و بن بست و ناامیدی بی معناست. نگرانی هم ندارم، نگرانی از نرسیدن ها، نگرانی از موانع، از رنج ها، از حسادت ها، از زخم زبان ها، چرا که همیشه هست و رسم دنیاست. نگرانی ام تنها و تنها این است که نکند توفیق تلاش را از دست بدهم، وقتی فرصتی را از کف می‌دهم ناراحت می‌شوم. قبلاً خیلی غصه می خوردم. الان اما معنای جمله مولا امیرالمؤمنین علیه السلام را دریافتم که فرمودند خدا را به شکستن عزم ها شناختم. این نیز جزئی از سنت‌های پروردگار است، برای محک زدن ایمان و توکل و از میان بردن تکبر و غرور و نشان دادن این است که هر آنچه که هست با عزم و اراده الهی پیوند دارد و «من ها» اگر ذوب در ولایت الهی نشوند نابود شده و به قعر جهنم سقوط می‌کنند. همه اراده ها ذیل اراده اویند که تحقق دارند و پیشامدهای زندگی که در ظاهر حرکتم را کُند کرده اند، دیگر آنقدرها اذیتم نمی‌کنند برایم کوچک و آسان شده اند. شاید بعضاً به آنها لبخند می‌زنم و با آن‌ها مزاح می‌کنم یعنی که دیگر با شما آشنایم، گویا مهمانان چند روزه ام هستند که از نزد پروردگار برای صبر آزمایی و توکل بیشترم به حضرت حق و چنگ زدن بیشترم به دامن اهل بیت و شهدا فرستاده شدند. اما روزهایی هم هستند که شیطان موفق تر است و او غالب است. چون اعصابم را به هم می‌ریزد و مرا بهانه جو می‌کند. بی نظمی ام در کار مشهود می‌شود، بدخلقی می‌کنم، با وجود حل شدن تمامی مسائل برایم، اما دست و دلم به مطالعه و کار و حتی برخاستن از رخت خواب هم نمی‌رود. و باید کمی زمان سپری شود به همین شکل، با زیارتی و تلنگری و شنیدن صوت کلاس های شما و برخی دیگر از اساتید به روال پر نشاط و پرتلاش قبل برگردم. اینجاست که خیلی نگران می‌شوم که نکند عاقبت به خیر نشوم و روزهای آخر عمرم در هنگامی باشد که این خطورات ذهنی و خیالات واهی را دارم. تا الان راهکار عملی جز توکل بیشتر و مراقبت بیشتر و صبر بیشتر نداشتم و به مرور زمان این حالت ها کمتر شدند الحمدلله. اما هنوز هم کم نیستند این حالات. و من خیلی فرصت‌ها را از دست داده ام الان ۲۴ سال دارم. وقتی می‌خوانم علامه طباطبایی در نوجوانی چه مراحلی را طی کرده بودند که من هنوز به ابتدایش هم نرسیدم واقعاً ناراحت می‌شوم و حسرت می‌خورم. برنامه ام این بود امسال در آزمون ارشد با رتبه عالی در یک دانشگاه عالیِ مورد نظرم مشغول به ادامه تحصیل شوم اما چند روز دیگر یعنی ۲ اسفند آزمون دارم و خودم را نتوانستم برسانم به آنجایی که می‌خواستم با اینکه تلاش کردم و از تمام فرصتهایم استفاده کردم، خدا را شکر می‌کنم بابت فرصت و لطفی که برای این تلاش نصیبم کرد، ناشکری نمی کنم. خیلی هم پیشرفت کردم نسبت به قبل، مباحثی که اصلاً نمی‌فهمیدم حل شدند و پیش رفتم و از دل مباحث سنگین توانستم با سرعتی باور نکردنی بیرون بیایم و اینها زیبایی‌های مسیرم بودند. اما آنچه می‌خواستم نشد نمی‌دانم نتیجه آزمون چطور می‌شود، خیلی بد؟ یا متوسط؟ یا خوب؟ اصلاً نمی‌دانم. از اینکه بخواهم صبر کنم تا سال آینده که قطعاً نتیجه عالی دلخواهم را می‌گیرم، اما از پیشامدها بی خبرم. از کجا معلوم شرایط خانوادگی و اجتماعی و سلامتیِ خودم رو به راه باشد مثل الآن، که بتوانم ادامه دهم؟ این فکر و خیال‌ها سرم را درد آورده. برای چنین روزهایی که این حال و روز را دارم راهکار می‌خواهم. پوزش می‌طلبم بابت این مطرح کردن این مسئله کاملاً شخصی و این پیام طولانی‌. اما بهتر از شما برای پاسخ گفتن به این بحران روحی و عبور از آن سراغ ندارم، تشکر می‌کنم از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: فراموش نکنید که به گفتۀ جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». بنابراین تفاوت احوال، امری است که در جای خود موجب کمال انسان خواهد بود. ثانیاً: در عین برنامه‌ریزی برای حضور در فردا در همین بودن خود، خود را تجربه کنید به همان معنایی که مولایمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» فرموده‌اند: «ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیكَ فَاَیْنَ؟ قُمْ فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین» آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه می‌آید كجاست؟ برخیز و فرصت میان دونیستی را دریاب.
این‌جا است که با «معرفت نفس» و با نظر به «اصالت وجود» در برهان صدیقین، انسان احساس می‌کند هم اکنون در آغوش خداوند است و سعی دارد این حضور را با تقوا پاس دارد. موفق باشید
 

39547
متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد عزیز: من در حدی که بلدم مقید به انجام امور دینی هستم و نماز را مقیدم سر وقت بخوانم. اگر موقع اذان بشه تا نماز میخونم مرتب استرس دارم و همیشه نمازها را اول وقت میخونم. ولی متاسفانه برای نماز صبح مشکل دارم. همه کاری می‌کنم از خواندن آخر سوره کهف تا زود خوابیدن و... ولی متاسفانه بیدار نمیشم یا اگر بیدار بشم حالت گیجی دارم و نمیتونم بلند شم بخونم. خواهشاً راهنمایی کنید راهی جلوی پام بگذارید. من عاشق نماز خواندن هستم ولی نماز نخواندن صبح اذیتم می کنه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ اساتید، زود خوابیدن و شام را سبک گرفتن را مدّ نظر قرار دهید و بعد از آن به خود سخت‌گیری نکنید و در اولین فرصت قضای آن نماز را به‌جا آورید. موفق باشید

39546
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به اهمیت لقمه آیا خوردن غذای کسی که خیلی اهل حرام و حلال نیست و در معامله بسیار دروغ گو است مانع سیر و سلوک است؟ استاد خیلی ها اهل خمس نیستند آیا باید با جستجو نکردن عبور کرد؟ این مانع نمی‌شود؟ استاد علامه حسن زاده آملی رحمه‌الله علیه تکرار می‌کنند «بضرب من التعبیر» یا « بضرب من البیان» به چه معناست؟ استاد کتاب بالاتر از فتوحات کدام اند؟ خدا قوت

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ۱. آن طور که فرموده‌اند تا آن‌جا که می‌توانیم حمل بر صحت می کنیم. و اگر نتوان حمل بر صحت کرد، و استفاده نکردن از غذای آن‌ها موجب قطع رحم می‌شود؛ فرموده‌اند خودمان در آن حدّ که اندازۀ آن قوت و غذا به حساب می‌‌آید، خمس آن را بدهیم. ۲. آن واژه‌ها حکایت از آن دارد که بر اساس آنچه گفته شده است. 3- همۀ حقیقت در قرآن و روایات است. بنده حتی تفسیر المیزان را با همۀ احتیاط‌هایی که جناب علامۀ طباطبایی کرده‌اند، بالاتر از فتوحات می‌دانم. مشکل آن است که ما در نسبت با تفسیر قیّم المیزان، آن نوع مواجهه‌ای که با کتاب‌های گرانسنگ و عزیزالقدری مثل فصوص و فتوحات می‌کنیم، با تفسیر المیزان انجام نمی‌دهیم. موفق باشید          

39542
متن پرسش

سلام‌ استاد: تشکر از وقتی که برای پاسخ به پرسش ها اختصاص می‌دهید: آن‌چه که خدمتتون عرض می‌شود درد دلی از چند بانوی فرهیخته است: همسرمان در کلاس های معرفتی شرکت می‌کنند. کلاس های عرفان ابن عربی می روند. اما نمی‌دانیم افق عرفان چیست که در افق شخصیتشان، بداخلاقی و بی صبری و ناسزاگویی حاکم‌است و گویی عرفان فقط خواندنی است. به چه زبانی می توان گفت که غایت عرفان، تفکری است که با آن بتوان اهل سَفرِ زندگی شد واسفار ملاصدرا را در سفرهای زندگی کنونی برای طی صراط پیش رو یافت؟ به راستی چگونه می‌توان به بیان مسائل فلسفی مسلط گشت اما از حقیقت فلسفه که عبور از مشهورات و پرهیز از جزم اندیشی است غافل گشت؟ و اساتید این کلاس ها را چگونه می‌توان به وضع بی فکری و بلایی که شاگردان، گرفتارند آگاه گردانید که عرفان خواندن به چه کار می‌آید آن گاه که مخاطب در پراکندگی ها و کثرتها، وحدتی را طالب نیست و با نگاه ایدئولوژیک خود هر چه که در باورشان نمی‌گنجد را نفی می‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید در نظر داشته باشند که هر اندازه انسان بیشتر به صراط مستقیم نزدیک شود، به حکم سوگندی که شیطان خورده که در صراط مستقیم برای اغوای حاضران در آن راه قرار گیرد؛ بیشتر تلاش می‌کند تا افراد نتیجۀ لازم نصیبشان نشود و هنر ما آن است که متوجه شویم آری! با سعۀ صدر و نظر به ابعاد انسانیِ آن افراد به آن‌ها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند عرفان حقیقی به لطف الهی انسان را به بصیرتی می رساند که خوبی‌ها را در هر جا که باشد، بیابند زیرا حقیقت آن است که «شاخه گل هرجا که می‌روید گل است» و این‌طور نیست که فقط گلهای بوستان ما گل باشد و بقیه نفی شود. موفق باشید  

39516
متن پرسش

سلام علیکم: بنده یک مدتی (نزدیک یک سال) رفق و مدارا را رعایت نکردم و در عبادات زیاده روی کردم. پس از گذشت چند ماه، عطش و رغبت نسبت به عبادات کم و کمتر شد و سرانجام حال معنوی به جایی رسید که دو ماه است نمازهای واجب را هم به سختی می خوانم. راه چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در انجام عبادات آنچه مهم است درک معنویت است که با حضور در معارف توحیدی پیش می‌آید. در این رابطه پیشنهاد می‌شود بحث «ده نکته در معرفت نفس» را که کتاب و صوت آن روی سایت هست، دنبال شود. موفق باشید

39495
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: استاد از نظر سلوکی چرا بین الطلوعین باید بیدار و در حال حضور بود؟ آیا خورشید حقیقت نیز در آن زمان به جلوه ی فیض خاص طلوع می‌کند؟ که اگر در حضور نباشیم از جلوات خاصش بی نصیب می‌شویم؟ البته می‌دانم پاسخ تان مثبت است ولی عمیق تر می‌فهمم ان شا الله

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در نسبت بین ارض و سماء فکر کرد. به این معنا که هر آنچه که در عالم ارض به ظهور می‌آید حکایتی از عالم ملکوت و سماء معنوی است. و در همین رابطه در کشف محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌واله» این نکته به میان آمده است تا ما زمینه‌های اتصالِ هرچه بیشتر به عالم ملکوت را در عالم ناسوت متوجه شویم و نسبت به آن بهترین اقدام را انجام دهیم. آری! بین الطلوعین حکایت عبور ِ ظلمات است و به ظهورآمدنِ نور. همچنان‌که پیامبر خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» ما را متذکر ظرفیت ماه‌هایی مانند رجب و شعبان و رمضان نموده‌اند. بنا به گفتۀ جناب میرفندرسکی:
چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی
صورتی در زیر دارد هرچه بر بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری
گر ابونصرستی وگر بوعلی سینا ستی
 موفق باشید
 

39485
متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما می‌خواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه می‌چیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش می‌گیره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته می‌توان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او می‌‌زدایند، نه آن‌که امکان زندگی‌کردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء می‌باشد. موفق باشید 

39484
متن پرسش

سلام استاد: ازمحضرتان سوالی داشتم ما یه نماز شرعی داریم که انجام دادن صحیح ارکان نماز رو بهش میگن. یه نماز اخلاقی داریم به علاوه اینکه ارکان نماز رو رعایت می‌کنیم کنارش ادعیه و مستحبات رو انجام میدیم. حالا اینکه ما به معنای نماز توجه کنیم؛ توجه به خدا نیست. سوالم اینه ما چطور در نماز فقط متوجه خدا باشیم که به حقیقت خدا پی ببریم؟ قبلا فقط از سر تکلیف نماز رو بجا می آوردم ولی بعدا کم کم متوجه شدم این نماز خواندن صحیح نیست و لذتی نمی‌برم بعدا به معانی نماز توجه می‌کردم ولی جدیدا با این متن بالا مواجه شدم نظر شما چیست؟ چطور در نمازمی‌شود فقط متوجه حضور خدا شد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه، قصۀ انس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرمایند: «مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى / حدیث درد فراق تو با تو بگذارم» حال با این رویکرد وقتی در نماز ورود کنیم، هرچند در میانۀ راه خطوراتی سراغمان می‌آید ولی هرچه جلو و جلوتر رویم و بر آن رویکرد اولیه پایدار بمانیم، حضور، بیشتر و بیشتر می‌شود. و در همین رابطه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» کتاب شریف «آداب الصلوات» را به نگارش آورد. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2 موفق باشید

39481
متن پرسش

ضمن عرض سلام و احترام: استاد من یک چیز رو متوجه نمیشم اونم اینه که وقتی مواجه میشیم با انواع و اقسام بلاها از گره هایی که هیچ وقت باز نمیشه و بیماری هایی که با دست هیچ طبیبی درمان نمیشه و احاطه دشمنانی که با زخم زبان شون تا مغز استخوان آدم رو میسوزونن چطور به خودمون بقبولونیم که مورد توجه و محبت خدا و اهل بیت علیهم السلام هستیم در حالی‌که کوچکترین تغییری در این امور که حاکی از بهبود اوضاع باشه رو نمی‌بینیم با توجه به امیدی که به خدا بستیم و نظری نکرد و توسل هایی که داشتیم و به ثمر ننشست! جواب این سوال بسیار مهمه واسم استدعا می‌کنم خدمت استاد که پاسخگو باشند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «ایمان» است و اعتماد به خدایی که بعضاً «دوست دارد یار این آشفتگی» به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرماید: «در اگر بر تو بِبَندد مَرو و صبر کُن آن جا / زِ پَسِ صَبرْ تو را او به سَرِ صَدْر نِشانَد. و اگر بر تو بِبَندد همه رَهْ‌ها و گُذَرها / رَهِ پنهان بِنَمایَد که کَس آن راه نَدانَد». پیشنهاد می‌شود نظری به بحث «برکات صبر و صبر امام حسین علیه‌السلام در کربلا» که شب گذشته مطرح شد؛ بیندازید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18642

39472
متن پرسش

سلام و عرض ادب و ارادت: پیرو آخرین پستی که دیروز در کانال https://eitaa.com/tafakorism گذاشتیم: چه کنیم که نفحات الهی (رجب شعبان و رمضان) و اعمال آنها را با آن (تاریخ اعصار وجود است) تنظیم کنیم؟ طوری که این نسبت اعمال با وجود به صحنه آمده در این تاریخ بر قرار بشود؟ طوری که کیفیت اعمالمان در این تاریخ بالا برود و با کمترین اعمال با کیفیت، بیشترین ها نصیبمان شود. هم از لحاظ بینش و بصیرت تاریخی - هم از لحاظ عرفانی و معنوی که هردو این ها دو روی یک سکه اند مسلما. و ملتمس دعایتان در شعبان معظم هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه متوجه مسائلی باشیم که بشر امروز مدّ نظر دارد و بیشتر آمادۀ حضور آخرالزمانی خود است؛ بیشتر به بنیادی‌ترین بنیان که «وجود» است نظر می‌کند و در آن صورت وسعتی می‌یابد تا خود را در بیکرانگیِ هستی حاضر کند و با حضور در چنین مبنایی نسبت خود را با خداوند در ماه‌های مبارک برقرار نماید. در تاریخی که همچنان که عرض شد زمینۀ بقیۀ اللهیِ جهان فراهم شده است. پیشنهاد می‌شود رفقا در آن پیام با عنوان «حضور در ماه شعبان و حضور در فجر انقلاب اسلامی» بیندیشند. موفق باشید 
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر «عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند.  ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                       
 

39471
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: امام صادق (ع) فرمود: وقتی شما حج خودتان را به عده ای هدیه می کنید، ثواب آن هم به تک تک آنها می رسد و هم به خود شما می رسد. منبع: فایل متنی برنامه سمت خدا (حجت الاسلام عالی) 27/6/90 https://article.tebyan.net/UserArticle/AmpShow/652778 ببخشید این متن گفتگوی استاد عالی در برنامه ی سمت خداست. متن را خواندم و بنده استاد عالی رو هم قبول دارم که ایشون عالم بزرگواری هستند. ولی سوالی که برام پیش اومده اینه که مگه اصلا ما لیاقت داریم که برای امامان و به نیابتشان حج به جا بیاریم. یا صلوات و ختم قرآنی هدیه کنیم؟ آخه وجود امام پاک و معصوم است. چطور حج و صلوات های ما به نیابت از امام مورد قبول میشه. معرفتی که آنها داشتند که ما نداریم! وقتی میخای کاری برای کسی انجام بدی و نائب می‌گیری، مگه نباید هم درجه ی اون شخص باشی. آخه امام کجا و اعمال ما کجا؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علی القاعده باید منظور آن باشد که ذیل شخصیت آن عزیزان، آن اعمال شرعی که انجام می‌دهیم در وسعتی بیشتر با توجه به شخصیت آن انسان‌های بزرگ در میان آید. موفق باشید

39470
متن پرسش

سلام استاد: منظور از ظلم به خدا در این حدیث چیست؟ همچنین ظلم بنده به خدا به چه معناست؟ آیا ظلم بنده بر خدا «لیعلم» است؟ تا او خود را در بنده بهتر ببیند. «اگر بنده نیاز به طهارت داشته باشد و وضو نگیرد بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز نخواند بر من ظلم کرده است اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند و از من درخواست نکند بر من ظلم کرده است و اگر وضو بگیرد و نماز بخواند و از من درخواست کند و من حاجتش را ندهم بر او ظلم کرده ام.» زیر سایه آقا سید الشهدا باشید استاد عزیزم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با توجه به این‌که خداوند انسان را در زمین آورد تا انسان به حکم خلیفۀ اللهی‌اش آینه ای شود که خداوند خود را در آن آینه می‌نگرد؛ انسان باید طوری عمل کند تا به زیباترین شکل مظهر نمایش انوار الهی باشد و هر اندازه در این امر کوتاهی کند، به یک معنا همان‌طور که در روایت مذکور هست، به خداوند ظلم کرده و از این جهت حتی ائمه «علیهم‌السلام» با همۀ عظمتی که دارا هستند، خود را گنهکار می‌دانند و خداوند هم با نور غفران خود در این موارد در صحنه است و این غیر از ظلمی است که انسان با زیرپاگذاردن شریعت الهی مرتکب می‌شود. موفق باشید

39468
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از تدارک و جبران گناهان شخصی و اجتماعی و حقوق ضایع شده خودم و مردم و خدا و معصومین علیهم السلام عاجزم، قدری که فکر می‌کنم می‌بینم به همه ظلم کرده ام از دوست و رفیق و آشنا تا غریبه! خاک عالم به سرم است! جای من ته جهنم است! استاد عمر باقیمانده را چه کنم؟ این همه روسیاهی را کجا داد بزنم؟ نکند شقی باشم؟! چطور اینقدر کثیف زیسته‌ام؟ نکند خدا مرا نبخشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی خداوند می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ  وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» معلوم است حضرت محبوب اولاً: ضعف بندگانش را می‌شناخته و می‌دانسته‌ است که تازه وقتی انسان راه بیفتد به خود می‌آید که چه بیراهه‌ها که نرفته است. این‌جا است که به گفتۀ جناب جامی: «غره مشو که مرکب مردان مرد را / در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش / ناگه به یک ترانه به منزل رسیده اند» 
و این یعنی راهی را مدّ نظر باید قرار داد که سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند. یعنی حاضرشدن «مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا» در جستجوی تجدیدِ نظر بودن و دل به حضرت محبوب سپردن و زندگی را مطابق آنچه سیرۀ اولیای الهی می‌باشد، شکل‌دادن. موفق باشید  
 

39467
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: به لطف خدا امسال عازم حج تمتع هستم، می خواستم راهنمایی بفرمایید چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم که با معرفت ان شاءالله بتونم به این سفر برم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله که در سفر توحیدی و باز توحیدی‌شدن موفق و موفق‌تر باشید. جزوه «حقیقت حج بیت الله الحرام» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D8%AC و جزوه «وظیفه مردم نسبت به حجاج و وظیفه حجاج نسبت به مردم» https://lobolmizan.ir/leaflet/234?mark=%D8%AD%D8%AC ان شاءالله وسیله‌ای باشند به عنوان تذکر تا راه، گُم نشود. موفق باشید

39464
متن پرسش

سلام استاد: وقتی کسی بهمون ظلم میکنه چجوری میتونیم وجودی با فرد رابطه برقرار کنیم؟ بعضی افراد واقعا انگار نه عالمی دارند و نه وجودی، و واقعا متوجه نمیشم ارتباط وجودی گرفتن با این آدما چجوریه؟ اگر هم فردی رو که بهمون ظلم میکنه رو به چشم این نگاه کنم که من با این فرد باعث میشه رشد کنم و صبر و تحمل کنم، احساس می‌کنم این رابطه ی وجودی برقرار کردن با آدم ها نیست، درکل رابطه ی وجودی برقرار کردن با آدم ها چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به انسانیتِ آن‌ها نظر کرد. مگر آن‌که آنچنان سقوط کرده باشند که چیزی از انسانیت از خود باقی نگذاشته باشند. مانند نتانیاهو در این زمان. که در این رابطه متوجه می‌شویم خداوند چگونه بنا دارد از طریق این افراد، عظمت انسان‌هایی مانند مردم غزه را بنمایاند. عرایضی تحت عنوان « حضور نهایی انسان در جهانی که با اسلام شروع شد» شده، می‌توانید به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18540 

39459
متن پرسش

با سلام: میخواستم نظرتون رو در مورد جمله پایین بدونم و خواهش دارم تقریظی بر آن بنویسید: ای انسان تو یک باشنده بودی و وارد این جهان شدی. برای حفظ بقا از باشنده تبدیل به فهمنده شدی تا قوانین حفظ حیات در این جهان را یاد بگیری و خیلی زود باید دوباره از فهمنده تبدیل به باشنده می‌شدی. اما در این فهمنده ماندی و ریشه رنج تو همین است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و این یعنی محدودشدن به مفهومات، یعنی آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود. آری! بنا بود نور علم موجب حضور بیشتر و وسعت بیشتر انسان در هستی باشد و در نسبتی که باید با عالَم و آدم پیدا کنیم تا در عین این‌که هرکس جهانی باشد به وسعت همۀ هستی؛ در جهان خود بدون اُبژه کردن آنچه بیرون از جهان خود می‌باشد، دیگر جهان‌های انسان‌ها را نیز در جهان خود بیابد. و این یعنی آخرین انسان، و این یعنی آنچه جناب هایدگر در «دازاین» خود به دنبال آن بود. در این آغازِ سالگرد انقلاب اسلامی که از ۱۲ بهمن شروع شده و مصادف گشته با افقی که ماه شعبان در مقابل ما می‌گشاید، عرایضی شد که خدمت جنابعالی تقدیم می‌شود. موفق باشید
حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ  فجر انقلاب اسلامی
با حلول ماه مبارک شعبان آنچه در منظرها مشاهده می‌شود، ظهور نهایی انسانیتی است که آیینه نمایش انسانیت نهفتۀ ما می‌باشد، امری که با انقلاب اسلامی و نظر به حضرت روح الله، زمینۀ آن که همان زمینه بقیت اللّهی جهان  است فراهم شد و این ماییم که اگر حقیقتاً منتظر حضرت صاحب الامر«عج» هستیم باید مواظب باشیم سخن حضرت روح الله زمین نماند، تا دشمنان انسانیت  نتوانند با انواع تحریف‌ها کاری بکنند که سخن آن مرد بزرگ شنیده نشود وگرنه  گرفتار روزمرگی و ملالِ زمان خواهیم شد. در حالی که ما آنی نیستیم که غرب زدگان بتوانند  نقشه‌های خود را بر ما تحمیل کنند. ما بنا داریم باشیم و در افق حضوری که آینده در مقابل‌مان گشوده است حیثیت بشریت را در دل این تاریکی‌ها به خود و به دیگران متذکر شویم. این یعنی حضور در ماه شعبان و حضور در دهۀ فجر انقلاب اسلامی.                                                                           طاهرزاده  بهمن ماه ۱۴۰۳                      
 

39455
متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول حق. اگر به مطالب طرح شده در مورد ماه شعبان بخواهم رجوع کنم کدام را پیشنهاد می‌فرمایید چون روز ۲ شعبان در جلسه ای باید بعنوان سخنران در جمع خانمها صحبت داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به موارد زیر رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/970?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 وhttps://lobolmizan.ir/sound/838?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86&tab=sounds

39452
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم! نمی‌دانم که چرا هروقت توبه می‌کنم کار برعکس می‌شود. می‌خواهم کینه را کنار بگذارم انگار یک وزنه سنگین به پایم می‌بندند. درباره حسادت هم همینطور و.... اما وقتی در حالت توبه نیستم اعصابم راحت تر است. وقتی توبه می‌کنم دچار عدم تعادل می‌شوم. می‌خواهم مثلاً غیبت نکنم، اما بر عکس بیشتر غیبت می‌کنم و... آیا این حالت طبیعی است؟ برای عبور از این حالت و توبه را نشکستن باید چکار کنم؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ مولوی: ۱. «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ی مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . عمده آن است که متوجه باشید هر وقت که انسان اتفاقاً پای در راه گذارد، مشکلاتش که پنهان بود، آشکار می‌شود و این خود، نشانه‌ی در راه‌بودن است. باید با صبر و پشتکار از این مشکلات عبور کرد. ۲. هر اندازه انسان متوجۀ نور توحیدی باشد که مقابل او گشوده شده، بهتر نسبت به عبور از گناهان مصمم می‌شود. موفق باشید

39438
متن پرسش

بی زحمت از استاد سوال کنید که سند این روایت که هفته قبل داخل سخنرانیشون گفتند کجاست امام صادق علیه‌السلام فرمودند وقتی کسی می‌خواهد نماز بخواند یکی از ما را در مقابل خود قرار دهد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضرت صادق «علیه‌السلام» هست که فرموده‌اند: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ«علیهم‌السلام» نُصْبَ عَيْنَيْكَ» هنگام شروع نماز ياد خدا را و ياد رسول خدا را و يکي از امامان «علیهم‌السلام» را در مقابل نظر خود آور. موفق باشید

39436
متن پرسش

با سلام استاد عزیز: آیا به نظر شما برای تقلید از مرجع تقلید باید برای اعلم بودن شان، بحث نگاه و جهان بینی آن مرجع بطور مثال نسبتی که با فلسفه وعرفان و انقلاب اسلامی دارد را هم باید لحاظ کرد و مدنظر داشت؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرجع تقلید در رابطه با احکام، مرجع تقلید می‌باشند و کافی است در موضوع فقه مجتهد باشند و نسبت به زمانۀ خود نیز جهت تطبیق احکام شرعیه آگاهی داشته باشند. و این ربطی به فلسفه و عرفان ندارد. موفق باشید 

نمایش چاپی